عملیات ها

 

شروع تهاجمات سراسری رژیم بعث عراق به خاک ایران در سال ۱۳۵۹، با بمب باران تهران و ۱۹ شهر دیگر ایران آغاز شد و به دنبال آن، ده ها لشکر پیاده و زرهی عراق از راه های مرزی وارد خاک ایران شدند و فعالیت ها و عملیات های نظامی گسترده ای در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ایران انجام دادند.
نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ تحمیلی؛ در جبهه های شمال غرب یعنی کردستان و آذربایجان، به دلیل حضور فعال سپاه تنها به تقویت استحکامات و تصرف چند ارتفاع مرزی سوق الجیشی اکتفا کردند، آن ها در جبهه غرب یعنی در کرمانشاه و شمال ایلام، به تصرف مناطق پرجمعیت منطقه با هدف تامین امنیت بغداد حضور پیدا کردند و در جبهه جنوب نیز با هدف تصرف اهواز، آبادان و به طور کلی خوزستان حملات سنگینی را شروع کردند. از دیگر شهرها و مناطقی که به تصرف نیروهای عراقی درآمد؛ شهرهای سومار،نفت شهر و مهران، سرپل ذهاب، شهرک حمیدیه بود.
پس از تصرف بخش های از مناطق ایران در غرب، شمال غرب و جنوب، نیروهای مسلح و نیروهای مردمی وارد عمل شدند و در پی چندین عملیات، اجازه تجاوز و تعدی به خاک میهن اسلامیان را ندادند. هرچند در آغاز جنگ تحمیلی، نیروهای زمینی دشمن نسبت به نیروهای ما برتری هایی داشتند ولی در همان روزها حمله بیش از ۱۴۰ فروند جنگده ایرانی با هدف مقابله با ارتش عراق، ضربه های مهلکی به توان نظامی آنان وارد کرد و برتری هوایی ایران را در معرض نمایش گذاشت.
مهم ترین عملیات های که در طول هشت سال دفاع مقدس انجام گرفت عبارتند از: عملیات پل نادری، عملیات سوسنگرد، عملیات نصر، عملیات ضربت ذوالفقار، عملیات توکل، عملیات بازی دراز،‌عملیات امام علی (ع)، عملیات فرمانده کل قوا، عملیات رجایی و باهنر، عملیات ثامن الائمه، عملیات طریق القدس، عملیات مطلع الفجر، عملیات محمد رسول الله (ص)، عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس، عملیات رمضان، عملیات مسلم بن عقیل، عملیات محرم، عملیات والفجر ۱، عملیات والفجر ۲، عملیات والفجر ۳، عملیات والفجر ۴، عملیات خیبر، عملیات عاشورا، عملیات بدر، عملیات قادر، عملیات والفجر ۸، عملیات والفجر ۹، عملیات کربلای ۱، عملیات کربلای ۲، عملیات فتح ۱، عملیات کربلای ۴، عملیات کربلای ۵، عملیات کربلای ۶، عملیات تکمیلی کربلای ۵، عملیات کربلای ۷، عملیات کربلای ۸، عملیات کربلای ۱۰، عملیات نصر ۷، عملیات نصر ۸، عملیات بیت المقدس ۲، عملیات بیت المقدس ۳، عملیات والفجر ۱۰، عملیات بیت المقدس ۴، عملیات بیت المقدس ۶، عملیات بیت المقدس ۷.
 

 

عملیات پل نادری
عملیات پل نادری اولین عملیات ایران در نخستین روزهای حمله سراسری ارتش عراق به خطوط مرزی ایران در سال 1359 است که با وجود محدود بودن عملیات، توسط نیروهای ایرانی به منظور رویارویی و عقب راندن دشمن تا پشت خط مرزی شروع شد. در این عملیات سه تیپ پیاده و یک گروهان زرهی از ارتش از غرب شهرهای دزفول و اندیمشک در محور جنوبی جنگ وارد عمل شدند، ولی با وجود پیش بینی فرماندهان نیروی زمینی ارتش، به دلیل ضعف در برآورد و طراحی عملیات، پیروزی عاید نیروهای ایرانی نشد.
هدف از اجرای این عملیات، بیرون راندن دشمن از غرب رودخانه كرخه و حفاظت از مرز بین المللی بود. همچنین قرار بود نیروهای زمینی ایران با پیشروی به سوی منطقه حلفاییه و چزابه جلوی ورود نیروهای کمکی عراقی در این مناطق و شهرهای بستان و سوسنگرد گرفته شود و در مقابل، مناطق مذكور از اشغال دشمن خارج شود .متاسفانه به دلیل برخی ضعف ها باعث ناکامی نیروهای خودی شد.
عملیات پل نادری در روز 23 مهرماه 1359، در محور جنوبی جنگ در غرب شهرهای دزفول واندیمشک توسط نیروهای زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران اجرا شد.
 

 

عملیات سوسنگرد
عملیات سوسنگرد از دیگر عملیات های جنگی ایران در زمان جنگ تحمیلی بود که به صورت نیمه گسترده در روز 26 آبان ماه 1359 به فرماندهی مشترک ارتش، سپاه و ستاد نیروهای نامنظم در جبهه جنوبی انجام شد. تمامی هماهنگی های عملیات در شب 25 آبان ماه 1359، توسط حضرت آیت الله خامنه ایی و شهید چمران انجام شد و صبح روز 26 آبان ماه، عملیات به فرماندهی شهید چمران و امیر قاسمی نو آغاز شد و با حمایت چند فروند بالگرد توپدار کبری محاصره سوسنگرد شکسته شد. در این عملیات شهید چمران که در خط مقدم شرکت داشت از ناحیه پا به شدت مجروح و یکی از محافظانش به شهادت رسید. با وجود مجروح شدن شهید چمران، وی موفق به کشتن راننده یک کامیون عراقی و رساندن خود و دیگر محافظش به عقب جبهه شد.
بنابراین عملیات سوسنگرد با فرماندهی مستقیم آیت الله خامنه ای و شهید چمران با موفقیت به پایان رسید و سوسنگرد برای همیشه آزاد شد. اما مناطق مرزی بستان و چزابه همچنان در اشغال دشمن باقی ماند.
در عملیات آزادسازی سوسنگرد، علاوه بر 6 گردان پیاده و زرهی، 24 خلبان نیروی هوایی شرکت داشتند که از بین این خلبانان شجاع، کسانی نظیر: هوشنگ کیان آرا، سید محمدتقی حسینی، محمد کام بخش ضیایی، نعمت الله اکبری سامانی، یونس خوش بین، ابراهیم امید بخش، استوار دوم شهید حسین سلمان زاده، گروهبان یکم شهید ابراهیم قهوه چی، استوار دوم شهید غلامعلی حلاج قدوی، سروان فنی شهید عبدالله عیسی پور، ستوان دوشهید سیدعلی اکبر حیدریبه درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
 

 

عملیات نصر
عملیات نصر در روز 15 دی ماه 1359 با حماسه آفرینی مشترک نیروی زمینی ارتش، گردان های سپاه پاسداران و تعدادی از نیروهای ستاد جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید دکتر مصطفی چمران در محور جاده حمیدیه- سوسنگرد به منظور آزادسازی هویزه از محاصر ددمنشان بعثی آغاز شد. در ساعات اولیه حمله، تمام خاکریزهای مقدم دشمن تسخیر شد و با ادامه عملیات و محاصره دشمن، حدود دو هزار نفر از نیروهای عراقی به اسارت رزمندگان ایران درآمد.
همانطور که اشاره شد، عملیات نصر، از نوع عملیات های نامنظم و گسترده ایی بود که با هدف آزادسازی جفیر، پادگان حمیدیه و در نهایت خرمشهر و شرق بصره طراحی شده بود. در این عملیات سه تیپ زرهی از لشکر 6 و لشکر 92 زرهی اهواز و دو گردان پیاده از نیروهای سپاه پاسداران، همچنین تعدادی از افراد ستاد جنگ های نامنظم شرکت داشتند.
بعد از نبرد سنگین، رزمندگان اسلام توانستند توپخانه ی فعال دشمن را محاصره کرده و به تصرف درآورند و شمار زیادی از افسران و سربازان عراقی نیز به اسارت درآمدند. اما زمانی از پیروزی های رزمندگان نگذشته بود که به دلیل عدم برنامه ریزی برای حفظ و تثبیت دستاوردهای عملیات و ضعف طراحی رزمندگان و تانک های ایران مجبور به عقب نشینی شدند. به دنبال این عقب نشینی، تعدادی از نیروهای سپاه و دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی شهید سید حسن علم الهدی، فرمانده سپاه هویزه، به محاصره دشمن درآمدند و با وجود مقاومت شدید در مقابل متجاوزگران به شهادت رسیدند. همچنین تعدادی از تانک ها که درخواست سوخت و مهمات کرده بودند به غنیمت دشمن درآمدند و توپ خانه ها نیز با کمبود مهمات مواجه شدند.
عملیات نصر در واقع دومین تجربه ناموفق ارتش جمهوری اسلامی ایران در حملات گسترده بود که به مدت 3 روز به طول انجامید. در این حمله علیرغم شکست حلقه محاصره شهر سوسنگرد، هویزه به اشغال نیروهای بعثی درآمد و با خاک یکسان شد. با اینحال، بعد از پایان این عملیات به عملیات هویزه معروف شد، حدود 1800 نفر از نیروهای دشمن کشته شده و 55 دستگاه تانک، 3 فروند بالگرد و 50 دستگاه خودروی دشمن منهدم شدند.
 

 

عملیات ذوالفقار
عملیات ذوالفقار از جمله عملیات های ضربتی است که در روز 19 تا 20 دی ماه 1359 با هدف باز پس گیری ارتفاعات میمک در شهرستان مهران غرب صالح آباد ایلام و با مشارکت ارتش، سپاه، عشایر و ایلات غیور و به ویژه ایل خزل انجام شد.
ارتفاعات میمک در غرب صالح آباد از مناطق مورد اختلاف ایران و عراق در قرداد الجزایر بود. طبق قرداد الجزایر در سال 1975 وهمزمان با حکومت محمدرضا پهلوی بخشی از منطقه میمک به عراق واگذار شد، ولی با توافق دو طرف زمان انتقال به تعویق افتاد. از آغاز سال 1356 تلاش برای تعیین حدود مرزی آغاز شد اما حکومت عراق با مشاهده زمینه های انقلاب اسلامی در ایران، اقدام به بهانه جویی کرد، حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نامه های طرف ایران را بی پاسخ گذاشت. تا اینکه تعهدات خود در مسئله اروند را نقض کرد و مناطقی چون میمک را با زور اسلحه تصرف نمود. نیروهای اشغالگر عراق در روز 19 شهریور 1359 حمله گسترده خود را به میمک شروع کردند و پس از چند روز جنگ توانستند این منطقه را اشغال کنند. بعد از تصرف میمک و پاسگاه های حومه مهران و دهلران، وزیر دفاع صدام به طور رسمی اعلام کرد: نیروهای مسلح عراق به مرزهای بین المللی رسیده اند و اختلافات ارضی خود را با ایران عملا حل کردند.
پس از اشغال این ارتفاعات توسط دشمن، ایلات و عشایر دلاور استان ایلام با مشارکت نیروهای مشترک نظامی به مقاومت در برابر این یورش ناجوانمردانه پرداختند و توانستند جلوی پیشروی دشمنان را بگیرند. این روند ادامه داشت تا این که در روز 19 دی ماه 1359 عملیات ضربتی ذوالفقار با رمز «یا الله» آغاز شد. این عملیات طی چهار روز انجام شد. در روز اول نیروهای رزمندگان ایرانی توانستند در همان لحظات اولیه ضربات سنگینی بر دشمن وارد آورند. با اینحال عراقی ها به دلیل داشتن تجهیزات جنگی شکست اولیه را جبران کرده و نیروهای خود را به عقب کشاندند. در این روز فشار دشمن در شمال منطقه نبرد بود و همین باعث عقب نشینی یکی از گردان ها شد ولی مقاومت شدید نیروهای ایرانی باعث شد دشمن در قسمت عمده این منطقه منهدم یا به سمت غرب عقب نشینی کند. غروب همین روز به یگان های تیپ دستور داده شد تا مناطق آزاد شده که بیشتر در قسمت شمالی و ارتفاعات میمک بود پدافند کنند و اقدامات لازم برای تحکیم مواضع انجام گیرد.
در روز دوم عملیات، توپخانه های دشمن به شدت فعال شدند و منطقه نبرد زیر آتش قرار گرفت. براساس اسناد موجود، در این روز برای اولین بار، آثاری از استعمال گلوله های گاز سمی شیمیایی به وسیله نیروهای عراقی در منطقه سد کنجان چم مشاهده شد. البته این فشارها نیز نتوانست جلوی مقاومت رزمندگان اسلام و مردم دلاور استان را بگیرد. این نیروها تلاش کردند تمام منطقه را از وجود متجاوزگران بعثی پاک کنند و استحکام و تجهیزات پاسگاه های حلاله و نی خزر، در غرب ارتفاعات میمک را تامین کنند. زیرا این منطقه برای ارتش عراق از جنبه های مختلفی حایز اهمیت بود.
نیروهای بعثی در روز سوم، با هدف تصرف مجدد، از سمت شمال غربی پاتک دیگری را اجرا کردند. در این روز نیروهای دو طرف، سنگر به سنگر با هم جنگیدند. عراقی ها سعی می کردند از سمت چپ وارد ارتفاعات میمک شوند. آنها علاوه بر این منطقه، جبهه ایی را در قسمت شمالی میمک در حومه رودخانه تلخاب و تنگه بیجار گشودند. در این روز فشار بعثی ها، هر لحظه شدیدتر و آتش توپخانه ها سنگین تر می شد. با این وجود فرمانده گردان 195، گزارش برافراشته شدن پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز بلندترین قله میمک را داد.
نیروهای متجاوزگر، دست از حمله های خود بردانشتند و همچنان در حین عقب نشینی آتش توپخانه خود را بر سر واحدهای پیاده ایران می ریختند. ولی این تلاش ها فایده ایی نداشت و بلاخره شکست سنگینی خوردند و در نهایت پس از چهار روز نبرد سنگین در روز 22 دی ماه 1359 حالت پدافندی در منطقه برقرار شد. عملیات میمک اولین حمله موفقیت آمیز نیروهای ایرانی در یکی از مهم ترین مناطق نبرد از نظر حکومت عراق بود.
براساس اطلاعات ارایه شده از سوی سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران، استعدادهای ایران در عملیات میمک به قرار زیر بود:
سازمان رزمی تیپ1 لشکر81 زرهی در عملیات میمک:
گروه رزمی 195 مکانیزه، گردان 195 (-)، گروهان دوم گردان 217 تانک، گروهان دوم متشکل از: بسیج عشایری ایل خزل، عناصری از نیروهای ویژه به استعداد 150 نفر، دسته دوم گروهان سوم گردان 434 مهن (پ م)، گروه رزمی 217 تانک، گردان 217 تانک (-)، گروهان دوم گردان 195 مکانیزه، گروهان یکم متشکل از: بسیج عشایری ایل خزل، عناصری از نیروهای ویژه به استعداد 150 نفر، آتشبار دوم گردان 396 توپخانه (+)، دسته سوم گروهان سوم گردان 344 مهن (پ م)، گروه رزمی 222 تانک،
گردان 222 تانک (-)، گردان 123 مکانیزه، گروهان ژاندارمری صالح آباد، یک گروهان از گردان 7 پیاده سماجا، یک آتشبار از گردان 399 توپخانه به استعداد 4 قبضه توپ 130 مم، آتشبار سوم گردان 396 توپخانه (155 مم خ ک)، دسته یکم گروهان سوم گردان 434 مهندس (پ م)، تحت واپایش (کنترل ) عملیاتی تیپ، قرارگاه و گروهان قرارگاه تیپ 1، گروهان ژاندارمری صالح آباد،
عناصری از تیپ نوهد، آتشبار دوم گردان 376 کاتیوشا از گروه 33 توپخانه، یک آتشبار175 مم (-) از گروه 11 توپخانه، آتشبار یکم پدافندی هوایی از گردان 316 (پ ه)، گروهان سوم از گردان 434 مهندس، گروهان یکم بهداری از گردان 506 بهداری، گروهان یکم گردان 505 تعمیر و نگهداری، رسد آماد و ترابری، دسته جلویی مخابرات از گردان 495 مخابرات، دسته دژبان، تیم هوانیروز و تیم اطلاعات نظامی از گروه اطلاعات نظامی وابسته به لشکر81 زرهی.
 

 

عملیات توکل
عملیات توکل، در 20 دی ماه 1359، به دنبال اجرای نا موفق عملیات بزرگ آبان ماه 1359 در منطقه عمومی آبادان، با فرماندهی ستاد اروند و زیر نظر ستاد مشترک ارتش، طراحی و اجرا شد. فرماندهان ستاد اروند تصمیم گرفتن، برای شکست حصر آبادان و باز پس گیری منطقه شرق رود کارون و عقب راندن دشمن تا مرز شلمچه و رود خین عملیات توکل را طراحی کنند و با استفاده از یگان های پیاده زرهی ارتش، از سه محور جاده ماهشهر- آبادان، آبادان- خرمشهر و غرب کارون آن را عملی نمایند.
مقرر شد در عملیات توکل نیروهای ایرانی در چند مرحله از شمال شرقی آبادان تا مرز شلمچه پیشروی کنند. آرایش نظامی در سه محور صورت گرفت و قوای زرهی در دو محور و نیروهای پیاده در یک محور و در سه راهی آبادان و کوی ذوالفقاریه مستقر شدند. عملیات با پیشروی یگان های پیاده تک در سه راهی آبادان و کوی ذوالفقاریه شروع شد و رزمندگان اسلام توانستند خط نیروهای دشمن را بشکنند و تعدادی از نیروهای بعثی را به اسارت درآورند. ولی این پیروزی به دلیل عدم پیشروی دو محور دیگر، عدم توجه به شناسایی مواضع دشمن، استفاده از نیروهای زرهی اندک، زمین نامناسب برای مانور زرهی، عدم مقابله با آتش ضد زرهی دشمن، نبود پشتیبانی هوایی کافی و ناهماهنگی بین نیروهای ارتش و سپاه دوام نیاورد و چون نیروهای پیاده نتوانستند مواضع خود را تثبیت کنند، ناچار به عقب نشینی شدند. به این تریب عملیات در مرحله اول متوقف شد و مراحل بعدی عملیات نیز انجام نشد.
عملیات توکل، آخرین عملیات جنگ تحمیلی عراق علیه در سطح گسترده بودو تا بعد از عزل ابوالحسن بنی صدر از فرماندهی کل قوا و تغییر استراتژی جنگ دیگر عملیات بزرگ روی نداد. 
 

 

 

عملیات بازی دراز
عملیات بازی دراز از عملیات های نیمه گستره به فرماندهی مشترک بود که در محور سرپل ذهاب- ارتفاعات بازی دراز با هدف باز پس گیری این ارتفاعات در روز اول اردیبهشت 1360 آغاز شد و به مدت 8 روز به طول انجامید.
ارتفاعات بازی دراز به دلیل داشتن قله های بلند، شیب های تند و بریدگی های ممتد از اهمیت ویژه ایی در منطقه مرزی برخوردار است و بر شهرهای سرپل ذهاب، قصر شیرین و گیلان غرب اشراف و تسلط کاملی دارد. همین استراتژیک باعث شد در همان روزهای اول جنگ، نیروهای اشغالگر عراقی با تصرف ارتفاعات بازی دراز توانستند از آن به عنوان دیده بانی استفاده کنند و با هموار کردن جاده ها، یگان های خود را در آنجا مستقر کرده و بر قصر شیرین و سرپل ذهاب تسلط یابند.
اما رزمندگان اسلام برای باز پس گیری این ارتفاعات، بعد از سه ماه تلاش نیروهای شناسایی سپاه پاسداران به همراه قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی اقدام به طراحی عملیات نیمه گسترده در این منطقه کردند و طی 8 روز جنگ، نیروهای ایرانی و عراقی بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند.
نیروهای ایرانی با هدایت قرارگاه مشترک سپاه و ارتش در ساعات پایانی روز اول اردیبهشت با تاریک شدن هوا عملیات خود را شروع کردند و در صبح روز دوم اردیبهشت حمله خود را علیه متجاوزان آغاز کردند. نیروهای اسلام حرکت خود را در چهار محور به سمت اهداف از پیش تعیین شده شروع کردند و برای تصرف مناطق مشخص شده اقدام کردند. با این که نیروهای عراقی از پشتیبانی هوایی یگان های خود حمایت می کردند و رزمندگان ایرانی فقط از جاده و حمایت های هوایی کافی و پشتیبانی آتش محروم بودند و نتوانستند روی تمام هدف ها مستقر شوند، ولی موفق شدند از بین قله های منطقه، سه قله آن را اشغال و تثبیت کنند، اما در ثبیت قله 1150 و یکی از قله های 1100 ناموفق بودند. اشغالگران بعثی در طی هفت روز عملیات، چندین بار پاتک کردند که با مقاومت و استقامت رزمندگان اسلام مواجه شدند.
در عملیات بازی دراز که منجر به آزادسازی قسمت زیادی از ارتفاعات بازی دراز شد، تلفات وضایعات زیادی به تیپ 22 کوهستان دشمن وارد شد و تیپ 3 پیاده کوهستان عراق نیز منهدم گردید. در این عملیات بیش از 1500 نفر از نیروهای اشغالگران بعثی کشته و زخمی شدند و تعداد 458 نفر نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. علاوه بر این این تلفات، 2 فروند هواپیمای جنگی، 2 فروند بالگرد، تعدادی تانک، نفربر، خودرو و اداوات جنگی منهدم یا به غنیمت در آمد.
همچنین در عملیات بازی دراز، خلبان دلاور هوانیروز علی اکبر شیرودی و فرمانده یگان تکاور، حسین ادیبان به درج رفیع شهادت نایل آمدند.
 

 

 

عملیات امام علی (ع)
عملیات امام علی (ع)، از دیگر عملیات های مشترک بین نیروهای سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران است که همزمان از سه محور، اولین حمله هماهنگ خود را اجرا کردند. این عملیات روز 31 اردیبهشت 1360، با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش، با هدف باز پس گیری ارتفاعات الله اکبر، با رمز «رسول الله (ص)» آغاز شد و تا صبح روز پنجم خرداد ادامه یافت.
قبل از عملیات امام علی (ع)، رزمندگان موفق به آزادسازی تپه های الله اکبر به وسعت 100 کیلومتر شدند و پس از عقب راندن بعثی ها از محور شمال و شمال غرب سوسنگرد، نیروهای ایرانی با رها کردن آب رودخانه کرنه، حدفاصل این رود تا تپه های الله اکبر، مانع پیشروی اشغالگران شده بودند و توانسته بودند طی چند مرحله تک و گریز، روستای هوفل تا روبه روی روستای سید خلف را از لوث اشغالگران پاکسازی نمایند. دشمن در سه مرحله تلاش کرد تا مناطق از دست داده خود را پس بگیرد اما در تمامی این سه مرحله ناکام ماند. تا این که در عملیات امام علی (ع)، 2 گردان از لشکر 92 زرهی ارتش اهواز، 2 گردان پیاده از سپاه و 2 گردان از ستاد جنگ های نامنظم نیروهای شهید مصطفی چمران با هدف تصرف تپه های الله اکبر و شهیطیه در شمال رودخانه کرخه، کنترل تنگ چزابه، عقب راندن دشمن از غرب شهر سوسنگرد، دور کردن آتش توپخانه دشمن از این شهر، آماده شدن برای ادامه تک به سمت غرب و تصرف شهر بستان و قطع راه موصلاتی دشمن در محور فکه- بستان- هویزه در جنوب اهواز وارد عمل شدند.
در عملیات امام علی (ع)، تیپ 3 زرهی لشکر 92 به فرماندهی سرهنگ عبدا... الماسی در شمال کرخه، با اجرای 30 دقیقه آتش توپخانه، با دو گردان تانک و دو گردان مکانیزه و همکاری نیروهای نامنظم، موفق به پیشروی شدند و توانستند در پیشروی 9 کیلومتری خود ارتفاعات الله اکبر را تصرف و نیروهای بعثی را تا حدود دهکده جابر همدان در قسمت شمالی کرخه عقب برانند. همزمان با عملیات یگان ها در این منطقه، لشکر 16 زرهی نیروی زمینی ارتش در جنوب کرخه با کمک تیپ یک زرهی و تیپ 55 هوابرد و یک گردان از نیروهای مردمی سپاه پاسداران به منظور تصرف مواضع پدافندی دشمن تا عمق 6 کیلومتری در غرب سوسنگرد دست به حمله زدند.
عملیلت امام علی (ع) در شمال و جنوب کرخه با موفقیت اجرا شد و خسارات و تلفات سنگینی به اشغالگران وارد آورند. در این عملیات رزمندگان موفق شدند تپه های الله اکبر، منطقه شهیطیه و اراضی شمال سوسنگرد را آزاد کنند و با عملیات هماهنگ و همزمان در غرب سوسنگرد که به منظور پشتیبانی عملیات اصلی انجام دادند دشمن را تا سه کیلومتری سوسنگرد عقب برانند.
در این عملیات تعداد 25 دستگاه تانک و نفربر از تجهیزات و جنگ افزارهای دشمن منهدم شد و 20 دستگاه تانک و نفربر آن ها نیز به غنیمت رزمندگان ایرانی درآمد. همچنین در جریان این عملیات 300 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده یا به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند. علاوه بر این خسارات، یک گردان زرهی تانک عراق به نام «الکندی» به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد و دشمن توانست فقط یک تانک خود را نجات دهد.
 

 

 

عملیات فرمانده کل قوا
عملیات فرمانده کل قوا، یکی از عملیات های سرنوشت ساز و نیمه گسترده در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، فرماندهان جنگ به دنبال رضایت حضرت امام خمینی (ره)، نام عملیات در حال اجرای جبهه دارخوین را «عملیات فرمانده کل قوا- خمینی روح خدا» نامیدند.
عملیات فرمانده کل قوا، در محور آبادان- دارخوین در روز 21 خرداد 1360 به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدف تصرف استحکامات دشمن در جنوب دارخوین انجام شد. نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چهار ماه قبل از آغاز عملیات موفق به حفر کانالی به طول 1300 متر و به شکل T در نزدیکی نیروهای های عراقی شدند. آن ها بدون جلب توجه دشمن، شبانه به حفر کانال پرداختند. انتهای این کانال به میدان مین در جلوی خاکریز و خط آتش دشمن ختم می شد.
در این عملیات، نیروهای سپاه پاسداران به عنوان عمل کننده و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی به عنوان پشتیبانی و پدافند وارد عمل شدند. عملیات ساعت چهار و سیزده دقیقه بامداد شروع شد و طولی نکشید که رزمندگان اسلام موفق به شکستن خطوط اول و دوم دشمن شدند. آن ها با 3 کیلومتر پیشروی در منطقه عمومی دارخوین، مواضع محکم و مهم دشمن را به تصرف درآوردند و حدود 32 دستگاه تانک و نفربر را منهدم کردند و تعداد 1496 نفر از نیروهای دشمن کشته، زخمی یا اسیر شدند.
عملیات فرمانده کل قوا، زمینه ساز طراحی و اجرای عملیات بزرگ ثامن الائمه برای شکست حصر آبادان به شمار می رود. این عملیات توسط سردار رحیم صفوی و شهید حسن باقری طراحی و اجرا شد. فرماندهی سه محور اصلی آن نیز به عهده شهیدان منصور موحدی، پهلوان نژاد و رضا رضایی بود. علاوه بر این فرماندهان، حدود 120 تن از رزمندگان سپاهی به شهادت رسیدند.
 

 

 

عملیات رجایی و باهنر
عملیات رجایی و باهنر، به صورت نیمه گسترده، در محور سرپل ذهاب- قراویز به فرماندهی مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش و گروه جنگ های نامنظم در روز 11 شهریور 1360 آغاز شد. این عملیات با هدف تکمیل عملیات شهید چمران،آزادسازی کامل شمال کرخه کور، تصرف ارتفاعات قراویز و کوره موش در شمال دشت ذهاب انجام گردید.
پس از عملیات شهید چمران، رزمندگان اسلام، برای تثبیت موقعیت خود، دست به ایجاد موضع در پشت خاکریزی که از دشمن در شمال کرخه به تصرف در آورده بودند، زدند. این خاکریز که به عنوان عامل تعیین کننده برای حفظ مواضع تصرف شده در عملیات چمران به شمار می آمد در فاصله سه کیلومتری شمال کرخه کور احداث شده بود و به طول پنج کیلومتر در موازات رودخانه قرار داشت. از طرفی، نیروهای بعثی که به صورت پراکنده در شمال و جنوب کرخه مستقر بودند، برای تحکیم و تثبیت مواضع خود روز 17 مرداد 1360 در شمال رودخانه کرخه خاکریزی به طول 1200 متر با فاصله ایی حدود 300 متری از رودخانه احداث کردند و با استقرار در پشت آن، به تقویت استحکامات خود مشغول شدند.
پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری، سپاه پاسداران و ارتش با همکاری یکدیگر آماده اجرای چند عملیات بزرگ جهت آزادسازی مناطق تحت تصرف نیروهای اشغالگر بعثی گشتند، این همکاری مصادف با انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت رجایی و باهنر شد و همین اتفاق ناگوار باعث شد فرماندهان ستادها، برای تقویت رزمندگان اسلام هرچه سریع تر جواب این اقدام تروریستی را بدهند. آنها به طور همزمان دو عملیات در جنوب سوسنگرد و غرب سرپل ذهاب با نام شهید رجایی و شهید باهنر طراحی و اجرا کردند.
عملیات جنوب سوسنگرد هرچند محدود بود ولی موقعیت استراتژیک خوبی برای نیروهای ایران در جبهه کرخه کور به وجود آورد. عملیات غرب سرپل ذهاب نیز با هدف تکمیل اهداف عملیات بازی دراز و آزادسازی ارتفاعات کوره موش و قراویز در شمال غرب سرپل ذهاب اجرا شد. اما طرح و اجرای این عملیات لو رفت و با اینکه در در مراحل اولیه با موفقیت روبرو بود ولی با مقاومت عراقی ها و اجرای پاتک های سنگین تثبیت ارتفاعات آزاد شده میسر نشد.
عملیات رجایی و باهنر که در روز 11 شهریور 1360 آغاز شده بود بالاخره پس از شش روز نبرد سخت در منطقه عملیاتی در روز 16 شهریور در حالی به پایان رسید که فشار دشمن بعثی باعث عقب نشینی نیروهای ایرانی به مواضع اولیه خود شد. با این وجود مهم ترین دستاورد این عملیات شامل آزادسازی منطقه ایی به وسعت 15 کیلومتر مربع، انهدام 15 تانک، یک خودرو، یک بالگرد و یک موشک انداز کاتیوشا بود. استعداد نیروهای ایرانی در این عملیات 7 گردان پیاده و زرهی بود و استعداد عراقی ها 9 گردان پیاده، زرهی و مکانیزه بود.
 

 

 

عملیات ثامن الائمه (ع)
عملیات ثامن الائمه که از آن به عنوان شکست حصر آبادان یاد می شود، روز پنجم مهر ماه سال 1360 به مدت دو روز با مشارکت نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش در شرق رود کارون- آبادان اجراشد.
آبادان در هشتم آبان ماه 1359 با تهاجم اشغالگران بعثی روبه رو بود. عراقی ها برای تصرف آبادان در همین روز در منطقه ذوالفقاری، بر روی رود بهمنشیر پل شناور نصب کردند و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود وارد آبادان شدند. حدود یک هفته از تلاش اشغالگران بعثی می گذشت که امام خمینی (ره)، فرمان شکست حصر آبادان را به نیروهای مسلح، صادر کردند. همین صدور فرمان از طرف فرمانده کل قوا کافی بود تا طرح هایی مشترک از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش برای شکستن حصر آبادان طراحی و آغاز شود.
در ماه های اول سال 1360، شهید یوسف کلاهدوز، قائم مقام وقت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، طرح، طراحی شده توسط شهید حسن باقری مبنی بر شکست حصر آبادان را به شورای عالی دفاع ارائه داد. پس از تصویب طرح و هماهنگی با نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی و نیروهای تحت امر سپاه پاسداران، چگونگی انسجام و نحوه ادغام نیروها ، همچنین نام حمله ، روز و ساعت آن مشخص شد .
بالاخره عملیات ثامن الائمه در ساعت 1 بامداد پنجم مهرماه 1360 آغاز شد. این عملیات نخستین عملیات گسترده و مشترک ارتش و سپاه به شمار می آید که با رمز «نصر من الله و فتح القریب» به منظور تصرف پل های رود کارون و قطع حلقه ارتباطی نیروهای محاصره کننده آبادان آغاز شد. در این طرح، سه محور اصلی و یک محور فرعی برای عملیات در نظر گرفته شد. بدین ترتیب که محور شمالی در شمال مناطق دارخوین- محمدیه، محور جنوبی شامل منطقه فیاضیه و ایستگاه هفت و محور سوم جاده ماهشهر- آبادان بود. در میان این سه محور؛ محور دارخوین و فیاضیه به دلیل هدف تصرف و تامین پل های حفار و قصبه از اهمیت بیشتری برخوردار بود.
در عملیات ثامن الائمه، با وجود اینکه دشمن از نیروهای احتیاط و امکانات بالایی برای بکارگیری از لشکرهای پنج مکانیزه و زرهی برخوردار بود ولی نیروهای ایرانی توانستند با توجه به شناخت دقیق از دشمن، ویژگی برتری عملیاتی، ترکیب جدید سپاه و ارتش، بهره برداری مناسب از زمین، موقعیت بهتری نسبت به دشمن پیدا کنند و پس از دو روز تلاش و استقامت و دلاوری به حصر آبادان پایان داده و پیروز شوند.
روز اول عملیات یعنی حدود ساعت هشت و نیم صبح، جاده ماهشهر- آبادان آزاد شد و پیشروی رزمندگان اسلام از شمال به جنوب منجر به تصرف پل قصبه گردید. بعداز ظهر همین روز بخشی از پل حفار نیز به محاصر رزمندگان درآمد. در این میان دشمن از مقاومت خود دست بر نمی داشت و حملات خود را ادامه می داد.
روز دوم عملیات در حالی آغاز شد که پیشروی نیروهای ایرانی همچنان ادامه داشت و دیگر اشغالگران بعثی یارای مقاومت نداشتند، بنابراین واکنش جدی از خود نشان ندادند و از بعداز ظهر همین روز، نیروهای عراقی به تدریج تسلیم شدند یا عقب نشینی کردند و بدین ترتیب در پایان روز دوم منطقه سرپل نیز آزاد شد.
در روز سوم عملیات ثامن الائمه (ع) رزمندگان اسلام به پاکسازی منطقه پرداختند و پس از پاکسازی کامل منطقه، در ساحل شرقی رودخانه کارون استقرار یافتند.
مهم ترین دستاورد این عملیات، انهدام 90 دستگاه تانک و نفربر، 100 دستگاه خودرو، دو پل پی. ام. پی، کشته، زخمی و اسارت بیش از 3800 تن از نیروهای عراقی، به غنیمت گرفتن حدود 160 دستگاه تانک و نفربر، 150 خودرو نظامی، 30 دستگاه بولدوزر، 5 قبضه توپ 152 میلیمتری دوربرد، 2 قبضه موشک انداز کاتیوشا و مقداری اسلحه سبک ، سنگین و مهمات بود.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات ثامن الائمه (ع) شامل؛ لشکر 77 با سه تیپ مشتمل بر 9 گردان نیروی پیاده از ارتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 16 گردان نیروی پیاده، تیپ 37 زرهی شیراز، گردان 251 تانک از لشکر 16 زرهی، گردان 107 ژاندارمری، پروه رزمی 291 تانک و جهادسازندگی به منظور احداث جاده و وحدت امور مقدماتی مهندسی عملیات بود.
 

 

 

عملیات محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)
عملیات محمد رسول الله (ص)، روز 12 دی ماه 1360 با رمز «لا اله الا الله، محمد رسول الله» به مدت دو روز در منقه بیاره و طویله عراق در غرب شهر نوسود ایران با هدف بیرون راندن نیروهای اشغالگر عراق و ضد انقلاب از شهر پاوه و جنوب مریوان به پشت مرز بین المللی اجرا شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 1357، منطقه اورامات که شامل جنوب مریوان تا جنوب پاوه می شود، محل حضور گروه های ضد انقلابی شد و با وجود پاکسازی هایی که از طرف نیروهای انقلابی شده بود ولی باز عناصر ضد انقلابی در این مناطق جولان می دادند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ارتش عراق به دلیل وجود این گروهک ها، منطقه اورامات را مورد حمله خود قرار نداند. اما پس از شروع جنگ تحمیلی، نیروهای سپاه پاسداران مریوان و پاوه به همراه یگان هایی از ارتش جمهوری اسلامی، طی چند عملیات موفق به پاکسازی قسمت اعظمی از منطقه شدند و همین ضعف و اضمحلال این گروه ها باعث شد که ارتش عراق در جبهه شمالی احساس خطر نماید و نیروهای خود را به این منطقه بفرستد و دست به تجاوزات و حملات اشغالگرانه زند. بدین ترتیب در زمستان سال 1359، حاشیه مرزی نوسود تا مریوان به اشغال نیروهای بعثی در آمد. اما چند ماه پس از اشغال یعنی در تیرماه 1360 رزمندگان اسلام با اجرای عملیاتی به نام «روح الله خمینی کبیر» موفق به بازپس گیری منطقه شرق نوسود شدند.
استقرار و تثبیت نیروهای ایرانی در نوا مرزی و برخی مواضع دشمن، باعث شد فرماندهان نظامی ایران عملیاتی را با هدف انهدام نیروهای اشغالگر، تامین مرز در دو منطقه نوسود و هانی گرمله را در دستور کار خود قرار دهند. بعد از طراحی عملیات آن را عملیات محمد رسول الله (ص) نامگذاری کردند.
در عملیات محمد رسول الله (ص)، مقرر شد؛ رزمندگان از دو محور مریوان و پاوه وارد عمل شده و اقدام به آزادسازی، قسمتی از ارتفاعات منطقه در محدوده بین نوسود و مریوان و شهر طویله عراق و چند روستا نمایند.
بنابراین در محور مریوان نیروهای ایرانی با فرماندهی حاج احمد متوسلیان ماموریت یافتند، علاوه بر آزادسازی ارتفاعات شنگادور، توالی (پنج قله)، دره تاریك، جانبازان و ملقه پشقله، شهر طویله را تصرف کنند.
همچنین در محور پاوه رزمندگان تحت فرماندهی حاج محمد ابراهیم همت مسئولیت پاكسازی شهر نوسود، ارتفاعات كل هرات، سرنی، شوشمی و تعدادی از روستاهای منطقه از وجود عناصر ضدانقلاب و نیروهای عراقی و نیز ورود به شهر طویله را بر عهده گرفتند.

نیروهای ایرانی، بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در روز دوازدهم دی ماه 1360، به سمت هدف های تعیین شده حرکت کردند و پس از چند ساعت پیاده روی، بامداد روز سیزدهم، با رمز «لا اله الا الله، محمد رسول الله» عملیات را شروع کردند.
نیروهای حاضر در محور پاوه با هدف تصرف ارتفاعات سرنی، از گذرگاه «وزلی» عملیات خود را آغاز کردند. ولی زمانی که از کنار شهر نوسود عبور می کردند با گروهک های ضد انقلابی درگیر شدند و با وجود تلفات وارد شده به این گروهک ها، آن ها موانعی را برای رزمندگان ایجاد کردند. همین موانع و فشارهای دشمن باعث دست به دست شدن ارتفاعات سرنی شد.
نیروهای ایرانی در محور ملقه پشقله و جانبازان توانستند منطقه تعیین شده را به سرعت تصرف کنند و وارد شهر طویل عراق شوند. اما عدم سقوط ارتفاع «كل هرات» و حضور دشمن بر روی این ارتفاع موجب شد تا با وجود موفقیت رزمندگان در طرفین این قله مشكلات جدی در تامین و تدارك نیرو ایجاد شود. بنابراین نیروهای ایرانی مجبور شدند در بعدازظهر اولین روز عملیات مواضع قبلی باز گردند.
در محور مریوان نیز رزمندگان اسلام، قبل از رسیدن به پای اهداف تعیین شده با تیراندازی و درگیری دشمن مواجه شدند. هرچند گذرگاه شنگادور، 4 قله از 5 قله این ارتفاع به تصرف نیروهای ایرانی درآمد، اما استقرار دشمن بر روی قله پنجم به عنوان تدارکاتی و پشتیبانی نیروهایش سبب مختل شدن عملیات در این محور شد.
نیروهای معبر "دره تاریك" نیز كه با درگیری زود هنگام مواجه شده بودند، به دلیل تسلط و در نتیجه دید و تیر دشمن زمینگیر شدند.

در ادامه، دشمن با به‌كارگیری نیروهای احتیاط منطقه از جمله انتقال سه گردان از پنجوین و با استفاده از نیروهای گارد ریاست جمهوری پاتك خود را از بعدازظهر روز اول عملیات آغاز كرد.
هرچند رزمندگان اسلام توانستند در این پاتک ها، خسارات سنگینی به اشغالگران بعثی وارد آورند ولی کمبود توان نیروهای ایرانی و عدم جایگزینی نیروهای تازه نفس ادامه عملیات را غیرممکن کرد. بنابراین در ساعت 16 روز دوم عملیات دستور عقب نیشینی صادر شد.

 

 

عملیات فتح المبین
عملیات فتح المبین، با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران، روز شنبه 2 فروردین 1361، در جبهه جنوبی منطقه غرب شوش و دزفول با رمز «یا زهرا (س)» اجرا شد. منطقه عمومی این عملیات در غرب رودخانه کرخه قرار گرفته بود. این منطقه از شمال به ارتفاعات بلند و صعب العبور تیشه کن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون، از جنوب به ارتفاعات بلند میشداغ، تپه های رملی و چزابه، از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین المللی در شمال و جنوب فکه محدود می شود.
مهم ترین اهداف اجرای عملیات فتح المبین، تصرف ارتفاعات منطقه به منظور آزادسازی بخش وسیعی از جنوب غربی کشور، آزادسازی شهرهای شوش، اندیمشک، دزفول، پایگاه چهارم شکاری و جاده اندیمشک- اهواز از برد توپخانه دشمن و تصرف جاده های نفتی منطقه ابوغریب بود.
عملیات فتح المبین در چهار مرحله و با چهار محور شمالی یعنی قدس، محور جنوبی یعنی فتح، محور میانی یعنی فجر، محور شمال شرقی یعنی نصر، در ساعت سی دقیقه بامداد روز دوم فروردین 1361 اجرا و به مدت 10 روز به طول انجامید.
در مرحله اول عملیات، دو گردان از سپاه و دو گردان از ارتش موفق شدند بدون درگیری با ارتش عراق پس از گذشتن از خطوط مقدم دشمن، توپخانه آنان را دور بزنند.
در جبهه شمالی با هجوم برق آسای رزمندگان اسلام مواضع دشمن سقوط کرد و عراقی ها فقط توانستند تانگ های خود را از مهلکه فراری دهند.
در محور جنوبی حمله سریع نیروهای ایرانی، باعث قطع ارتباط دشمن در منطقه شد و عملا قادر به مقاومت جدی در این محور نشدند.
در جبهه میانی نیز نیروهای ایرانی سه راه شلیبیه را محاصره کردند و بعد از نبردی سخت، مواضع دشمن سقوط کرد و فرصت نفوذ به عمق مواضع دشمن فراهم آمد.
همچنین در محور شمال شرقی، عملیات با موفقیت انجام شد و فرماندهان ارتش بعثی بدون مقاومت جدی از میدان جنگ گریختند. بنابراین مرحله اول عملیات در حالی به اتمام می رسد که سه راهی قهوه خانه، تپه های علی گره زد، قسمتی از جاده دزفول دهلران، تپه بلتا، پادگان عین خوش و امامزاده عباس به دست رزمندگان دلاور آزاد شدند.
مرحله دوم عملیات فتح المبین، کمتر از 24 ساعت بعد از مرحله اول با سرعت تمام شروع شد. عملیات ساعت یک بامداد روز چهارم اردیبهشت با رمز «یا زهرا (س)» اجرا شد.در این مرحله رزمندگان اسلام از سه محور تنگه رقابیه، ارتفاعات میش داغ و تنگه دلیجان به دشمن حمله کردند و موفق به آزادسازی تنگه استراتژیک رقابیه و کوه میش داغ شدند.
مرحله سوم عملیات فتح المبین، دو روز بعد از پایان مرحله دوم عملیات در نیمه شب روز هفتم فرودین ماه آغاز شد. در این مرحله نقاط حساس سایت های چهار و پنج رادار واقع در غرب شوش توسط رزمندگان اسلام آزاد شد.
با پیروزی کامل نیروهای ایرانی در چهار محور، رزمندگان اقدام به پاکسازی مناطق آزاد شده، کردند و با تعقیب دشمن، ارتفاعات منطقه عملیاتی برقازه و شیخ حاوی نیز آزاد و دشمن به غرب رودخانه دویرج عقب رانده شد.
مهم ترین دستاوردهای عملیات فتح المبین شامل: آزادسازی حدود 2500 کیلومتر از خاک ایران که شامل جاده دهلران- دشت عباس- عین خوش و مناطق چنانه، ابوصلیبی خات، علی گره زد، عین خوش، برقازه، رقابیه، میش داغ، شاوریه، بلتا، تپه چشه، چاه های نفت ابوغریب، دشت عباس و سایت های چهار و پنج رادار بود. همچنین خارج کردن شهرهای دزفول، اندیمشک، پایگاه چهارم هوایی و جاده اهواز اندیمشک از زیر آتش توپخانه دشمن از نتایج این عملیات بود.
هدایت کلی عملیات فتح المبین به عهده قرارگاه مرکزی کربلا و با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران بود. این قرارگاه دارای چهار قرارگاه فرعی با استعداد 134 گردان به قرار زیر بود:
-قرارگاه قدس: تیپ 41 ثارالله، تیپ 14 امام حسین (ع)، تیپ ایلام و گردان مستقل علی اکبر (ع) از سپاه، تیپ 84 خرم آباد و تیپ 2 زرهی از لشکر 92 اهواز ارتش.
-قرارگاه نصر: تیپ 7 ولیعصر (عج) و 27 حضرت رسول (ص) از سپاه و نیروهای ارتش شامل لشکر 21 حمزه و تیپ 58 ذوالفقار.
-قرارگاه فجر: تیپ 33 المهدی (ع)، تیپ 46 فجر، تیپ 17 علی بن ابیطالب (ع) و امام سجاد (ع) از سپاه، نیروهای ارتش شامل لشکر 77.
-قرارگاه فتح: تیپ 25 کربلا و 8 نجف اشرف از سپاه، نیروهای ارتش شامل لشکر 92، تیپ 55 هوابرد و تیپ 37 زرهی شیراز.
در این عملیات 150 دستگاه تانک، 170 دستگاه نفربر، 500 دستگاه خودرو، 165 قبضه توپ 182، 130 و 152 میلیمتری، تعدادی سلاح سبک و نیمه سنگین، یک عدد کامل موشک سام 6 به همراه 3 فروند موشک، 30 دستگاه مهندسی و 18 فروند هواپیما به دست نیروهای ایرانی افتاد.

 

 

عملیات بیت المقدس

عملیات بیت المقدس( آزادسازی خرمشهر)

خرمشهر به دلیل اهمیت استراتژیک اقتصادی و نظامی و نیز به علت ادعای بی اساس عراق در خصوص حق حاکمیتش بر این منطقه، از همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، همواره مورد تهاجم و بمباران نیروهای رژیم بعث عراق قرار گرفت. رژیم بعث عراق پس از بمباران سنگین خرمشهر، نیروهای زمینی خود را به این منطقه راهی کرد و توانست آن را به محاصره خود در آورد. هرچند نیروهای مردمی و هنگ پیاده خرمشهر با کمک سپاه پاسداران دلیرانه در مقابله این یورش ددمنشانه، به مدت 35 روز مقاومت کردند ولی نتوانستند از سقوط این شهر جلوگیری کنند و بدین ترتیب خونین شهر در ساعت 16:30 روز چهارم آبان ماه 1359 به اشغال دشمنان غاصب بعث درآمد.
اما اشغال خرمشهر توسط نیروهای عراقی، باعث دلسرد شدن نیروهای ایرانی نشد و طی عملیات های متعدد دوباره خرمشهر به خاک ایران بازگردانده شد. اولین عملیات آزادسازی خرمشهر در 15 دی ماه 1359 با نام «نصر» آغاز شد، در این مرحله موفقیت هایی بسیاری حاصل شد ولی به دلیل حفظ دست آوردها و اتخاذ تدابیر سنجیده، نیروهای رزمنده به مواضع قبلی خود بازگشتند. دومین عملیات نیز در تاریخ 20 دی ماه 1359 با نام «توکل» در شمال آبادان انجام شد و باعث عقب نشینی نیروهای دشمن از شرق کارون و تعقیب آن ها در غرب این رودخانه تا نوار مرزی و آزادسازی آبادان از محاصره شد، اما الحاق نشدن یگان ها با یکدیگر و نیز پیش بینی نکردن تدابیر پدافندی سبب عقب نشینی نیروهایی ایرانی گردید. بعد از این عملیات ها در فرماندهی کل قوای مسلح تغییر و تحولاتی صورت گرفت و یکسری طرح هایی برای آزادسازی مناطق اشغالی در دستور کار فرماندهان نظامی قرار گرفت که سه عملیات طراحی شده با نام های: ثامن الائمه (ع)، طریق القدس و فتح المبین به منظور شکست حصر آبادان، آزادسازی بستان، آزادسازی منقه غرب شوش و دزفول با موفقیت اجرا شد. فرماندهان نظامی ایران بعد از کسب موفقیت ها، اقدام به طراحی عملیات مهمی برای آزادسازی خرمشهر با نام «عملیات بیت المقدس» کردند.

 

 


عملیات بیت المقدس
عملیات بیت المقدس با هدف انهدام دو لشکر از نیروهای عراقی، باز پس گیری حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید، خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه عراق، تامین مرز بین المللی حد فاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه و در نهایت آزادسازی جاده اهواز- خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز- آبادان از برد توپخانه عراق، با رمز « بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» در 4 مرحله آغاز شد.
مرحله اول عملیات بیت المقدس، در روز 10 اردیبهشت 1361 در غرب کارون آغاز شد. نیروهای ایرانی با عبور از رودخانه، خود را به جاده ی اهواز- خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات پرداختند و از نقل و انتقالات دشمنان در جاده جلوگیری کردند. اما به دلیل تاخیر در حرکت و وجود باتلاق در کنار جاده اهواز- خرمشهر و نیز تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای ایرانی نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یابند.
مرحله دوم این عملیات، در روز 16 اردیبهشت 1361 شروع شد. رزمندگان ایرانی از جاده اهواز- خرمشهر در قسمت غرب کارون حمله کردند و توانستند در هفده کیلومتری نوار مرزی مستقر شده و موجب عقب نشینی نیروهای عراقی از جفیر، کرخه نور، هویزه و پادگان حمید گردند و در نهایت محور شلمچه- خرمشهر متمرکز شوند.
مرحله سوم عملیات بیت المقدس با حرکت قرارگاه نصر در تاریخ 19 اردیبهشت 1361 به سمت خرمشهر آغاز شد. نیروهای عمل کننده این مرحله شامل 4 تیپ مستقل سپاه و 2 تیپ ارتش بودند. اما هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی آن ها باعث عدم توفیق نیروهای ایرانی شد.
مرحله چهارم این عملیات با هدف نهایی آزادسازی خرمشهر و با رمز « بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» در روز 1 خرداد 1361 آغاز شد. در این مرحله نیروهای عراقی که در جاده کارون مستقر بودند عقب نشینی کردند و در این بین مرگ فرمانده عراقی مستقر در خرمشهر و قطع ارتباط این نیروها با یکدیگر باعث تضعیف روحیه سربازان عراقی شد و در نهایت عراقی ها در روزهای دوم و سوم خرداد 1361 با قبول شکست خود ناچار به عقب نشینی شدند و خرمشهر پس از 578 روز اشغال، توسط نیروهای بسیج، سپاه، ارتش و مردم در تاریخ 3 خرداد آزاد شد.
بدین ترتیب، خرمشهر پس از 19 ماه پایداری و مقاومت سرانجام در ساعت 2 بعدازظهر روز 3 خرداد 1361 به طور کامل آزاد شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران بر بالای «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر برافراشته شد.
طی عملیات بیت المقدس نه تنها 5038 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله: شهرهای خرمشهر، هویزه، پادگان حمید و جاده اهواز- خرمشهر آزاد شد، بلکه شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج شد و 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
طی این عملیات حدود 19 هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند و بالغ بر 16 هزار نفر کشته و زخمی شدند.
 

 

 عملیات رمضان
عملیات رمضان اولین عملیات نظامی پس از آزادسازی خرمشهر است که به صورت گسترده و به فرماندهی مشترک، شامگاه روز 23 تیرماه 1361 مصادف با شب 21 رمضان، سالروز شهادت امام علی (ع) با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» اجرا شد.
عملیات رمضان تحت امر چهار قرارگاه عملیاتی قدس، فجر، فتح و نصر، در پنج مرحله اجرا شد. این عملیات که از آن به عنوان بزرگ ترین نبرد زمینی پس از جنگ جهانی دوم یاد می شود، در چهارچوب استراتژی تنبیه متجاوزان بعثی بود. پس از آزادی خرمشهر و عقب راندن دشمن به پشت مرزهای بین المللی در منطقه جنوب ایران، مقامات لشکری و لشکری تصمیم گرفتند استراتژی تنبیه متجاوزان را در پیش بگیرند و برای ایجاد پوشش امنیتی لازم در شهرهای مرزی، جبهه جنگ را به قلمرو دشمن بکشانند.
بنابراین عملیات رمضان طراحی شد تا منطقه کوشک، طلاییه و حاشیه جنوبی هورالهویزه در شمال، رودخانه دجله در جنوب، خط مرزی شمالی و جنوبی در شرق که از کوشک تا شلمچه امتداد دارد، را در برگیرد.
مرحله اول عملیات رمضان شامگاه روز 23 تیر ماه 1361 در ساعت 21:30 شروع شد. در مرحله اول عملیات به دلیل وجود مواضع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میدان های مین، رزمندگان نتوانستند با سرعت عمل زیاد به تمامی اهداف تعیین شده دست یابند. تنها در محور جنوبی یعنی جنوب پاسگاه زید، چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش موفق به پیشروی در عمق 30 کیلومتری دشمن و نزدیک رودخانه کتیبان در شرق اروند و کانال ماهیگیری، شدند. با وجود موفقیت قرارگاه فتح در محور جنوب و انهدام 85 تانک و نفربر و 12 توپ دشمن، به سبب عدم پشتیبانی و تامین نیرو، رزمندگان اسلام مجبور به عقب نشینی شدند.
مرحله دوم عملیات رمضان، روز 25 مردادماه 1361، در محور میانی در جنوب پاسگاه زید و با همان یگان ها و با تقویت دو تیپ دیگر اجرا شد. البته این مرحله از عملیات موفقیت آمیز نبود. در این مرحله، قرارگاه نصر هدفش گسترش سرپل به دست آمده در مرحله اول عملیات بود. این منطقه شامل حد فاصل دژ خودی تا جاده بوبیان- زید تا کانال ماهی می شد. اما بدلیل عدم پشتیبانی نیروها، موفقیت چندانی حاصل نشد و رزمندگان مجبور به بازگشت به موقعیت خود شدند. در این مرحله 116 تانک نفربر، 51 دستگاه خودرو دشمن به غنیمت نیروهای ایرانی درآمدند.
مرحله سوم عملیاتی در حالی آغاز شد که احتمال تجمع نیروهای زرهی دشمن و آرایش وسیع آنان و اجرای پاتک داده می شد. بنابراین فرماندهان ایرانی تصمیم گرفتند در روز سی ام مردادماه 1361، از شرکت نیروهای زرهی در عملیات صرف نظر کنند و تنها از نیروهای پیاده در انهدام تانک ها و نفربرهای دشمن استفاده نمایند. به همین منظور نیروهای ایرانی عملیات را از جنوب پاسگاه زید شروع کردند و موفق به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن شدند. آنان توانستند در این مرحله، زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع را تصرف و حدود 700 دستگاه تانک و نفربررا منهدم کنند. همچنین حدود 14 دستگاه تانک و نفربر را که دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند.
مرحله چهارم عملیات رمضان، روز یکم شهریورماه 1361، از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد. اما به دلیل هوشیاری و آمادگی دشمن و استحکامات و تدابیر اتخاذ شده از سوی آن ها، هیچ موفقیتی برای رزمندگان اسلام به بار نیامد.
مرحله پنجم که مرحله پایانی عملیات رمضان به شمار می رود در روز ششم شهریور 1361، از شمال پاسگاه زید، حدفاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی شروع شد. هرچند در ابتدای عملیات اوضاع جنگ به نفع نیروهای ایرانی بود و نیروهای ارتش و سپاه موفق به پاکسازی و الحاق بخش هایی شدند و اقدام به ساخت خاکریز مناسب و دو جداره در جناح شمالی شدند ولی به دلیل عدم دقت کافی، 5 کیلومتر از بخش متصرفی به دست دشمن افتاد. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفر دشمن منهدم شد و 11 دستگاه تانک و نفربر به غنیمت گرفته شد.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات رمضان عبارت بودند از:
-قرارگاه قدس: تیپ 22 بعثت با تیپ 41 ثارالله از سپاه، لشکر 16 زرهی ارتش و تیپ 40 پیاده.
-قرارگاه فجر: تیپ 33 المهدی، تیپ امام سجاد (ع)، تیپ جواد الائمه (ع)، لشکر 30 زرهی و تیپ 17 علی بن ابیطالب (ع) از سپاه. لشکر 77 پیاده از ارتش.
-قرارگاه فتح: تیپ 14 امام حسین (ع) و تیپ 25 کربلا از سپاه و لشکر 92 زرهی از ارتش.
-قرارگاه نصر: تیپ 7 ولیعصر (عج)، 21 امام رضا (ع)، 31 عاشورا و 8 نجف اشرف از سپاه و لشکر 21 حمزه از ارتش.

 

 

عملیات مسلم بن عقیل
عملیات مسلم بن عقیل، از جمله عملیات های نیمه گسترده ایی است که با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران در روز نهم مهرماه 1361، با رمز «یا اباالفضل العباس» در جبهه میانی جنگ و منطقه سومار اجرا شد. مهم ترین هدف از طراحی و اجرای این عملیات: تصرف همه بلندی های مشرف به شهر مندلی عراق و تامین جبهه میانی، آزادسازی بخشی از خاک ایران و پس زدن عراق از غرب شهر سومار بود.
عملیات مسلم بن عقیل پس از شناسایی منطقه و طراحی دقیق، در ساعت 47 دقیقه بامداد روز نهم مهرماه سال 61 در دو مرحله و در هفت روز شروع شد. فرماندهی این عملیات به عهده شهید حاج محمد ابراهیم همت بود. عملیات پس از دعای کمیل و دعای توسل رزمندگان اسلام شروع شد.
بعد از عملیات رمضان در دشت شرق بصره به دلیل استقرار و تمرکز قوا و مانور زرهی نیروهای عراقی، رزمندگان ایرانی به دنبال شناسایی منطقه کوهستانی و راه های تحت فشار گذاشتن ارتش بودند. از آنجا که هدف از اجرای عملیات مسلم بن عقیل، تصرف همه ارتفاعات مشرف به شهر مندل بود، منطقه سومار به عنوان قلب جبهه میانی انتخاب شد. منطقه سومار از شمال به نفت شهر، از غرب به مندلی، از جنوب به میمک و از شرق به گیلان غرب منتهی می شد.
رزمندگان اسلام در عملیات مسلم بن عقیل که مدت هفت روز و در 2 مرحله انجام شد موفق شدند حدود 150 کیلومتر از خاک ایران را آزاد و حدود 30 کیلومتر مربع از خاک عراق را تصرف کنند. نیروهای ایرانی در مرحله اول عملیات با سرعت عمل بالایی موفق به پیشروی در منطقه عملیاتی شدند و با وجود تپه های بلند در این ارتفاعات دقایقی بعد از شروع عملیات با عبور از میادین مین و سیم خاردارهای زیاد به اهداف تعیین شده رسیدند. به طوری که بعد از گذشت 15 دقیقه از شروع عملیات، ارتفاعات کیسکه تا کله شوان فتح شد و ارتفاعات قلعه مین تا سمت راست تنگه جوق از ارتفاعات مثلثی آزاد شد. اما در مرحله بعدی به دلیل پاتک مواضع دشمن نتواستند پیشروی سریعی داشته باشند. با اینحال، توانستند ضمن تامین دشت سومار، روی ارتفاعات کیسکه و کهنه ریگ مستقر شده و بر تنگه های مرزی نیز مسلط گردند.
مهم ترین دستاورد عملیات مسلم بن عقیل شامل: آزادسازی ارتفاعات کهنه ریگ و کیسکه در منطقه سومار، آزادسازی 150 کیلومتر از خاک سرزمین ایران اسلامی، انهدام 15 دستگاه تانک، بیش از 3 عراده توپخانه، 20 دستگاه خودرو، 3 دستگاه لودر، 3 قبضه کاتیوشا به همراه 7 فروند هواپیمای بود. همچنین تعداد سک دستگاه رادار، یک دستگاه ردیاب صوتی توپخانه، 3 دستگاه بولدوزر و بولدوزر دی-8 و چند قبضه توپ 100 میلیمتری به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.
 

 

 

عملیات محرم
عملیات محرم از جمله عملیات های محدود در جریان جنگ تحمیلی عراق، علیه ایران است که روز دهم آبان ماه 1361 به فرماندهی سردار شهید حسن باقری با رمز «یا زینب (س)» به مدت یک هفته و در سه مرحله اجرا شد. مهم ترین هدف از اجرای این عملیات، آزادسازی ارتفاعات مرزی حمرین در جبهه جنوبی و تصرف جای پا برای تهدید منطقه العماره عراق بود.
برای جلوگیری از خروج دشمن اشغالگر از حالت انفعالی و دفاعی در عملیات محرم، تصمیم گرفته شد، رزمندگان قرارگاه مرکزی کربلا در محور عین خوش- زبیدات در جنوب شرقی دهلران در سه مرحله عملیات را انجام دهند.
بنابراین مرحله اول عملیات محرم، شامگاه دهم آبان ماه 1361 یعنی 8:22 شب با رمز «یا زینب (س)» به فرماندهی سردار شهید حسن باقری آغاز شد. در کمتر از نیم ساعت پس از شروع عملیات، رزمندگان موفق شدند در یک محور تعداد زیادی از نیروهای عراقی را به اسارت در آورند و در محور دیگر نیز یک تیپ از نیروهای عراقی را به محاصره درآورده و تعدادی را نیز اسیر کنند. در این مرحله از عملیات تمامی یگان ها به جز یگان جناح چپ توانستند تا ساعت 6 صبح روز بعد به اهداف تعیین شده دست یابند و به هم ملحق شوند. یگان های قرارگاه چهارم در جناح، به خاطر طغیان رودخانه دویرج و فقدان پل موفق به تصرف کامل منطقه پرچ هندی و ربوط نشدند. در این مرحله حدود 550 کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله ارتفاعات مهم منطقه، پل چم سری، حوزه نفتی بیات، نهر عنبر، شهر میمه و موسیان آزاد شد و جاده عین خوش به دهلران نیز از دید و تیررس دشمن خارج شد. همچنین شهرک طیب عراق تحت اشراف نیروهای ایرانی درآمد.
عدم موفقیت قرارگاه چهارم در مرحله اول و خالی ماندن جناح چپ، باعث شده بود که مناطق فتح شده همچنان در معرض پاتک و دشمنان قرار گیرد. بنابراین نیروهای ایرانی می بایستی به هر ترتیبی شده برای تامین اهداف تعیین شده در عملیات محرم اقدام به ترمیم رخنه بوجود آمده می کردند. به همین منظور مقرر شد رزمندگان ساعت 2:30 بامداد روز سه شنبه 11 آبان ماه 1361 وارد عمل شوند. در این مرحله نیروهای ایرانی با الحاقاتی که انجام دادند موفق به محاصره کامل دشمن شدند و بدین ترتیب 150 کیلومترمربع از زمین های اشغال شده آزاد گردید و تعدادی از نیروهای عراقی نیز به اسارت رزمندگان درآمدند.
بالاخره مرحله سوم و نهایی عملیات محرم با هدف تصرف تمامی ارتفاعات غرب حمرین، جاده ها، مراکز مهم عملیاتی، ایجاد و تامین لازم برای جاده آسفالته چم سری، شرهانی، زبیدات و جاده شوسه زبیدات- طیب، ساعت 22 روز 15 آبان ماه، شروع شد. در این مرحله بدلیل مقاومت پراکنده نیروهای ارتش عراق نبرد گسترده ایی شروع شد و پاکسازی منطقه از لوث وجود دشمنان تا ساعت 8 صبح 16 آبان ماه ادامه یافت. در این مرحله 300 کیلومتر مربع از خاک عراق شامل پاسگاه های زبیدات، شرهانی، ابوغریب و نیز تاسیسات نفتی شامل 70 حلقه چاه نفت به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات محرم مشتمل بر چهار لشکر پیاده، یک لشکر زرهی، یک تیپ احتیاط از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یک تیپ پیاده از نیروی زمینی ارتش بود.
در این عملیات حدود 8 تا 12 یگان سازمانی دشمن به همراه 260 دستگاه تانک و نفربر، 230 دستگاه خودرو و 10 فروند هواپیما منهدم شد و 150 دستگاه تانک و نفربر، 250 دستگاه خودرو، چندین موشک انداز مالیوتکا و تعداد زیادی سلاح سبک به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.
 

 

عملیات والفجر مقدماتی
عملیات والفجر مقدماتی از عملیات های گسترده دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روز 18 بهمن ماه 1361، با رمز «یا الله، یا الله، الله» در محور فکه- چزابه با هدف تصرف پل غزیله و پیشروی به سمت شهر العماره عراق طراحی و اجرا شد.
موقعیت منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی بدین ترتیب بود که از شمال به میشداغ و برقازه، از جنوب به هورالهویزه، از شرق به چزابه و شهر بستان و از غرب به شهر العماره عراق و روزدخانه دجله محدود می شد.
عملیات والفجر مقدماتی شامگاه روز 17 بهمن 1361 یعنی ساعت 21:30 شب در پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر شروع شد. رزمندگان در این عملیات از تاریکی مطلق شب برای پاکسازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن استفاده کردند و موفق به پیشروی در این خطوط شدند. اما عواملی نظیر: وسعت و عمق زیاد موانع، استحکامات دشمن و وجود کانال های متعدد در خطوط دشمن، امکان پیشروی سریع را از نیروهای ایرانی گرفت و با وجود شکسته شدن خط اول دشمن، رزمندگان مجبور شدند با روشن شدن هوا به مواضع قبلی خود برگردند. بدین ترتیب اهداف تعیین شده عملیات، در مرحله اول به دلیل عمق و وسعت زیاد میادین مین، عدم الحاق نیروها و پاکسازی منطقه و از همه مهم تر هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن از وقوع عملیات، تامین نشد.
اما عدم موفقیت کامل در مرحله اول باعث نشد تا عملیات انجام نشود. بنابراین مرحله دوم عملیات سه روز بعد یعنی شامگاه روز بیستم بهمن ماه 1361 در ساعت 21 شب، با هدف انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز شد. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و نیز هوشیاری دشمن و آمادگی آنان برای مقابله با حمله، مانع از پیشروی نیروهای ایرانی گردید.
مهم ترین دستاورد عملیات والفجر مقدماتی، آزادسازی جاده تدارکاتی و مرزی شیب- رشیده در خاک، پاسگاه رشیده، وهب و کرمه بود. باید خاطر نشان کرد که پاسگاه های رشیده، سوبله و صفریه پس از 29 ماه اشغال، بالاخره در این عملیات توسط رزمندگان اسلام آزاد شد.
طراحی اجرای عملیات والفجر مقدماتی، به عهده قرارگاه خاتم الانبیا- مشترک بین سپاه پاسدران انقلاب اسلامی و ارتش- و نیز به همراه دو قرارگاه نجف اشرف و کربلا بود.
قرارگاه کربلا از 5 قرارگاه فرعی تشکیل شده بود که شامل لشکر 14 امام حسین (ع)، لشکر 25 کربلا، لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع)، لشکر 7 ولیعصر (عج)، لشکر 41 ثارالله، لشکر 19 فجر، تیپ 44 قمر بنی هاشم و تیپ 15 امام حسین (ع) از سپاه و لشکر 16 زرهی و تیپ 84 ذوالفقار از ارتش می شد.
قرارگاه نجف اشرف نیز از 4 قرارگاه فرعی تشکیل شده بود که شامل: لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر، تیپ 10 سیدالشهدا و 57 حضرت ابوالفضل از سپاه و لشکر 16 زرهی و تیپ 58 ذوالفقار از ارتش می شد.
در ساعات اولیه این عملیات، غلامحسن افشردی معروف به حس باقری فرمانده اطلاعات و عملیات قرارگاه خاتم الانبیا و فرمانده نیروی زمینی سپاه به همراه چند تن دیگر از جمله مجید بقایی فرمانده قرارگاه کربلا، هنگام شناسایی منطقه در کمین دشمن گرفتار شده و به شهادت رسیدند.
 

 

عملیات والفجر 1
عملیات والفجر 1، سه ماه بعد از عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال غربی فکه تا بلندی های حمرین با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی و اجرا شد. پس از عملیات والفجر مقدماتی فرماندهان جنگ و مقامات لشکری و کشوری برآن شدند با توجه به افزایش توانایی های نظامی دشمن، عملیات ها را برای خارج کردن جبهه از رکود ادامه دهند. بنابراین مقرر شد عملیات های والفجر 1،2،3 و 4 انجام شود.
عملیات والفجر 1، روز 21 فروردین 1362 با رمز «یا الله، یا الله، الله» به مدت 5 روز آغاز شد. مقرر شد قرارگاه خاتم الانبیا، از دو محور شمالی و جنوبی با فرماندهی قرارگاه کربلا در جناح راست و قرارگاه نجف در جناح چپ عملیات را شروع کنند.
رزمندگان اسلام موفق شدند، روز اول عملیات والفجر 1، در محور قرارگاه عملیات نجف چند ارتفاع مهم از جمله ارتفاع 165 واقع در کنار شیار بجلیه و 145 را تصرف کنند و پس از انجام چندین تک داخل کانال های ارتباطی و سنگرهای دشمن در آنجا مستقر شوند. همچنین نیروهای ایرانی در محور قرارگاه کربلا، موفق به تصرف ارتفاعات 135 و 139 شدند. در این روز دشمن در ارتقاع مهم 165 مشرف به پاسگاه و شیار بجلیه اقدام به تقویت نیروهای خود و انجام پاتک های مختلف همراه با حجم زیاد آتش کرد. به طوری که تا ساعت 16 همین روز 5 پاتک را اجرا نمود.
در روز دوم عملیات ارتفاع 165 به تصرف رزمندگان در آمد. اما با روشن شدن هوا و اجرای آتش شدید از طرف دشمن، این ارتفاع پس از دو بار رد و بدل شدن میان نیروهای خودی و نیروهای عراقی به تصرف دشمن درآمد.
نیروهای عراقی در روز سوم عملیات با در اختیار داشتن ارتفاع 165 و اجرای آتش سنگین و استفاده از هلیکوپتر، اقدام به پاتک های سنگینی کرد. در مقابل رزمندگان اسلام نیز مقاومت و ایستادگی چشم گیری از خود نشان دادند.
نیروهای ایرانی در روز چهارم و پنجم عملیات مجددا برای تصرف ارتفاع 165 تلاش و مقاومت زیادی کردند به طوری که در برخی از ارتفاعات درگیری ها به صورت تن به تن بود. ارتفاعات در این روزها چندین بار بین طرفین درگیر رد و بدل شد، تا اینکه نیروهای ایرانی موفق به عبور از مواضع و موانع شدند و توانستند بعد از شکستن خطوط دشمن و وارد آوردن تلفات قابل توجه به دشمن در مواضع مناسب پدافند نمایند.
مهم ترین دستاورد عملیات والفجر 1، آزادسازی 150 کیلومتر مربع از خاک ایران که شامل بخشی از بلندی های حمرین، چندین روستای حاشیه رودخانه دویرج و پاسگاه پیچ انگیزه می شد. در پایان این عملیات مقر فرماندهی دشمن منهدم شد و 98 دستگاه تانک و نفربر، ده ها دستگاه خودرو منهدم و 5 فروند بالگرد سقوط کرد. همچنین 50 دستگاه تانک و 200 دستگاه از انواع تجهیزات جنگی به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.
 

 

 

عملیات والفجر 2
عملیات والفجر 2، حدود سه ما بعد از عملیات والفجر 1، در روز 29 تیرماه 1362 در منطقه مرزی پیرانشهر- حاج عمران با همکاری نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران و با رمز «یا الله، یا الله، یا الله» اجرا شد. مهم ترین اهداف اجرای این عملیات: انهدام نیروی دشمن، تجزیه آن ها و فتح چندین ارتفاع مهم در منطقه، خارج کردن شهرهای مرزی از زیر آتش توپخانه دشمن، گشودن جبهه جدید در شمال غرب و بستن یکی از راه های اصلی تردد ضد انقلابی ها به داخل کشور بود.
همانطور که اشاره شد؛ عملیات والفجر 2، در منطقه مرزی پیرانشهر- حاج عمران، حد فاصل بین ارتفاعات قمطره و تمرچین اجرا شد. پادگان حاج عمران در منطقه استراتژیکی مهم قرار داشت. این پادگان از شمال به ارتفاعات چنارستان و کلاشین، از جنوب به ارتفاعات مرتفع سکران و کدو، از شرق به ارتفاعات تمرچین و شهر مرزی پیرانشهر و از غرب به تنگه دربند و شهر چومان مصطفی عراق منتهی می شد. تصرف این منطقه از آن جهت اهمیت داشت که نیروهای ایرانی می توانستند بر تردد نیروهای ضد انقلابی تسلط یابند و بر آن ها کنترل داشته باشند. همچنین تصرف این منطقه، زمینه ایجاد تسهیلات و پشتیبانی لازم از کردهای مسلمان و مبارزی عراقی، امکان گسترش عملیات نامنظم در خاک عراق، جلوگیری از هرگونه تهاجم و تجاوز نیروهای عراقی به پیرانشهر و نیز نزدیکی به شهر و تاسیسات نفتی کرکوک را برای نیروهای ایرانی فراهم می آورد.
با توجه به اهداف ذکر شده، عملیات والفجر 2، ساعت 1 بامداد روز 29 تیرماه 1362 با رمز «یا الله» و در 14 روز شروع شد. البته 24 ساعت قبل از شروع عملیات، تعدادی از رزمندگان، به منظور دور زدن دشمن، حرکت کرده بود و بعد از دو ساعت پیاده روی موفق شدند در مناطق تعیین شده مستقر شوند و اعلام آمادگی نمایند. بالاخره عملیات با دو ساعت تاخیر در تمامی محورها شروع شد. اما از آنجا که دشمن بر ارتفاعات منطقه تسلط داشت، آتش سنگین توپخانه آنان مانع از پیشروی سریع رزمندگان ایران شد و به همین خاطر تمامی اهداف عملیات تکمیل نشد و همچنان ارتفاعات «کینگ»، 2519 بردسر و در بند در تصرف نیروهای عراقی ماند.
چند روز پس از شروع عملیات یعنی، صبح روز سوم مردادماه 1362، رزمندگان اسلام موفق به تصرف روستای رایات شدند و ضمن محاصره چند روستای دیگر، گمرک جاده پیرانشهر- حاج عمران نیز آزاد گردید.
در ادامه عملیات نیروهای ایرانی موفق به تسلط بر ارتفاعات 2519 شدند. در مقابل دشمن نیز ساکت ننشست و دست به دو بار پاتک زد که در نوبت اول مجبور به عقب نشینی شد و در نوبت دوم توانست بر قسمتی از آن تسلط یابد. اما طولی نکشید که هوانیروز ایرانی امکان پشتیبانی نیروهای ایرانی را یافت و بدین ترتیب مابقی نیروهای دشمن پاکسازی شد و ارتفاعات 2519 به تصرف کامل رزمندگان دلاور ایرانی در آمد.
نیروهای عراقی که نمی توانستند این شکست را قبول کنند در روز پنجم مرداد ماه 1362، با بکار گیری 16 فروند بال گرد و چرخ بال، اقدام به حمله به ارتفاعات کلو کرد که در این حمله 6 فروند از بالگردهای آنان منهدم شد و یکی از بالگردها که حامل نیرو بود از بین رفت.
دستاوردهای مهم در عملیات والفجر 2 که منجر به آزادسازی حدود 200 کیلومتر مربع از خاک دشمن و قسمتی از ارتفاعات مهم منطقه به دست رزمندگان دلاور ایران شد عبارت بودند از: تصرف پاسگاه مرزی تمرچین عراق، پادگان مهم نظامی حاج عمران در شمال شرق عراق، گمرک مرزی، سلسه ارتفاعات «کلو» و قله استراتژیک 3000 متر آن، ارتفاعات 2519 گردمند، سرسول، آزادسازی 3700 سلمان، 2400 شیوه کارتا، بردزرد، آزادسازی روستاهای زینو ممی خلان، رایات، شیوش، خوارو، میوتان بالا و میوتان پایین و نیز تسلط بر شهر چومان مصطفی و حومه آن.
در این عملیات چندین قبضه توپ 122 م.م، بیش از 20 دستگاه تانک، ده ها دستگاه تفنگ 106 با ماشین، انواع مختلف تجهیزات سلاح و مهمات به غنیمت نیروهای هایرانی درآمد و حدود 50 پایگاه دشمن منهدم یا تصرف شد.
 

 

عملیات والفجر 3
عملیات والفجر 3، روز هفتم مرداد ماه 1362 با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران در شهرهای مرزی مهران- جبهه میانی با رمز «یا الله، یا الله، یا الله» و با هدف آزادسازی شهر مهران و مناطق پیرامون آن طراحی و اجرا شد.
ارتش عراق پس از شکست در عملیات بیت المقدس و عقب نشینی سراسری اقدام به استقرار نیروهای خودی بر روی ارتفاعات مرزی مهران که هنوز در اختیار داشت، کرد. این اقدام نه تنها باعث تسلط آنان بر این شهر شده بود بلکه باعث شده بود آن ها با نیروی کمتری از منطقه بدره پدافند کنند. بنابراین عقب راندن دشمن از روی ارتفاعات مرزی از آن جهت حایز اهمیت بود که پدافند در دشت را به او تحمیل می کرد و در نتیجه نیروی بیشتری را زمین گیر می نمود. بر همین اساس، طرح تأمین مهران – به عنوان دومین عملیات محدود در شرایط جدید – در دستور کار قرار گرفت.
منطقه دشت مهران دارای دو رشته ارتفاعات مهم در شمال و جنوب است. ارتفاعات شمال، ارتفاعات زالوآب، کانی سخت و نمه کلان بو می باشند که قسمت عمده آن در خاک ایران واقع شده و مرز مشترک بین ایران و عراق به شمار می رود. در سمت غربی این ارتفاعات نمه کلان بو با قله هایی بیش از 200 متر و کمتر از 400 متر ارتفاع قرار گرفته است. مهم ترین قله واقع در ارتفاعات زالوآب، قله کله قندی با ارتفاع 363 متر می باشد.
در جنوب دشت مهران ارتفاعات قلاویزان واقع شده که مرز ایران و عراق را تعیین می کند. علاوه بر دشت مهران، دشت ورمهراز و زرباطیه بین این ارتفاعات واقع شده اند.
در امتداد جاده مهران- ایلام و در شمال شرقی مهران، تنگه کناپنجم قرار گرفته که به منزله گلوگاه ورود به دشت مهران بشمار می رود و ارتفاعات کله قندی تسلط کامل برآن دارد.
با توجه به مختصات جغرافیایی منطقه، اهمیت استراتژیک آن و استقرار نیروهای دشمن روی این ارتفاعات، آزادسازی شهر مهران از زیر دید و تیر دشمن ضروری به نظر می رسید. بنابراین عملیاتی در سه محور زالوآب و نمه کلان بو، دشت مهران و قلاویزان طراحی شد.
عملیات والفجر 3، شامگاه روز هفتم مردادماه 1362، ساعت 23 شب با رمز «یا الله» در سه محور شمالی، میانی و جنوبی شروع شد.
در محور شمالی عملیات، ارتفاعات نمه کلان بو به غیر از ارتفاع 270، معروف به کله قندی تصرف و تامین شد و ارتفاعات زالوآب به همراه ارتفاع 270 به محاصره در آمد.
در محور میانی یعنی دشت مهران، رزمندگان اسلام با پیشروی در جاده مهران- ایلام، از پاسگاه دوراجی تا فرخ آباد را آزاد و پاکسازی کردند.
در محور جنوبی، با وجود موفقیت های بدست آمده در ساعات اولیه عملیات، به دلیل عدم موقعیت مناسب برای احداث خاکریز در یال قلاویزان به سمت فیروزآباد و از آن جا به فرخ آباد، تصرف اهداف تعیین شدن این محور در مرحله اول عملیات کامل نشد ولی در مرحله بعدی اهداف موردنظر تامین گردید.
تنها محوری که تصرف اهداف در آن کامل نشده بود، محور شمالی بود. نیروهای دشمن که در ارتفاعات زالوآب در محاصره رزمندگان اسلام بودند یازده شبانه روز مقاومت کردند. آنان سعی داشتند به هر نحوی شده این ارتفاعات به خصوص کله قندی را حفظ نمایند. اما استقامت رزمندگان ایرانی باعث شکسته شدن خط پدافندی دشمن و خنثی سازی حملات دشمن در دوراجی و نمه کلان گردید. تا این که در سحرگاه روز 18 مردادماه 1362 فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، حاج همت، با یک گردان وارد عمل شده و موفق به در هم شکستن نیروهای عراقی مستقر در این ارتفاعات شد.
عملیات والفجر 3 که با اهداف آزادسازی شهر مهران از زیر دید و تیر دشمن، ایجاد سهولت در برقراری ارتباط شهرهای دهلران- مهران و ایلام- مهران و تحمیل خطوط پدافند به دشمن و کشاندن او از ارتفاعات به دشت آغاز شده بود، در نهایت با آزادسازی دو جاده ایلام- مهران- دهلران، آزادسازی ارتفاعات زالوآب و نمه کلان بو، آزادسازی دشت مهران و برقرار ارتباط جبهه های میانی و جنوبی از طریق دو جاده فوق الذکر به پایان رسید.
فرماندهی عملیات والفجر 3 به عهده قرارگاه نجف اشرف بود و یگان های تحت امر این قرارگاه عبارت بودند از:
لشکر 41 ثارالله با استعداد 6 گردان، لشکر 5 نصر با استعداد 7 گردان پیاده، لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با استعداد 1 گردان پیاده، لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) با استعداد 3 گردان پیاده، تیپ مستقل 21 امام رضا (ع) با استعداد 5 گردان پیاده، تیپ مستقل 11 امیرالمومنین (ع) با استعداد 2 گردان پیاده، تیپ مستقل 5 رمضان با استعداد 1 گردان تانگ و 1 گردان مکانیزه و 4 آتشبار از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران.
همچنین تیپ 4 زرهی از لشکر 21 حمزه، تیپ 40 پیاده سراب و تیپ 84 خرم آباد با استعداد دو گروهان پیاده با یک گروهان تانک و 9 آتشبار از ارتش.
در عملیات والفجر 3 بیش از 200 تانک و نفربر دشمن، بیش از 200 خودرو حامل نفرات و یا مهمات، بیش از 20 انبار منهدم و 6 بالگرد دشمن از بین رفت.
 

 

 

عملیات والفجر 4
عملیات والفجر 4 با هدف آزادسازی قسمت دیگری از سرزمین عزیزمان ایران و ارتفاعات مهم منطقه، تصرف پیشرفتگی دشت شیلر، بستن راه ورود گروهک های ضد انقلابی که از راه دشت شیلر انجام می شد، تصرف پادگان پنجوین و گرمک عراق و نیز خارج کردن مریوان از تیررس دشمن با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران روز 27 مهرماه 1362 در منطقه شمالی شهر پنجوین عراق در جبهه شمالی جنگ با رمز «یا الله، یا الله، یا الله» اجرا شد.
دشت و دره شیلر، میان شهر مرزی بانه و مریوان با فرورفتگی خاصی که از خاک عراق به داخل ایران دارد، در جریان جنگ از اهمیت ویژه ایی برخوردار بود. ارتفاعات سون، سورکوه و کانی مانگا از مهم ترین ارتفاعات منطقه پنجوین می باشند که در دهانه این دشت و دره واقع شده است.
با توجه به اهمیت جغرافیایی و استراتژیکی منطقه شیلر و با هدف وصل بلندی های مذکور به یکدیگر در خاک ایران، عملیات والفجر 4، نیمه شب 27 مهرماه 1362، به مدت 33 روز در جبهه شمالی سلیمانیه و پنجوین در منطقه ایی به وسعت صدها کیلومتر آغاز شد.
در مرحله اول عملیات، نیروهای ایرانی با سرعت عمل بالایی موفق شدند در دو محور بانه و بلندی های لری، گرمک، کنگرک و در محور مریوان و بلندی های پنجوین به نام زله، مارو و خلوزه پیشروی کرده و این مناطق را آزاد نمایند.
در مرحله دوم عملیات که دو روز پس از مرحله اول شروع شد. در این مرحله ارتفاعات خلوزه 2، کلو، هفت توانا، ارتفاعات اطراف پنجوین، یال شرقی ارتفاع زله، ارتفاعات 1672 شرق سنگ معدن در محور مریوان و شاخ نالشکینه در محور بانه به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. همچنین نیروهای ایرانی موفق به تصرف کامل پنجوین شدند، اما به دلیل عدم سقوط کامل ارتفاع زله، تصرف کامل شهر میسر نشد.
در نهایت، مرحله سوم عملیات والفجر 4، سیزده روز پس از مرحله دوم، روز 22 آبان ماه 1362 اجرا شد. در این مرحله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 25 گردان وارد عمل شد و موفق به آزادسازی 300 کیلومتر مربع از خاک ایران و 700 کیلومتر از خاک عراق شد و بدین ترتیب راه های نفوذی گروهک های ضد انقلابی به داخل ایران در دره شیلر را مسدود کرد.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات والفجر 4، هشت تیپ و دو گردان از سپاه و 1 لشکر پیاده از ارتش بود.
نیروهای ایرانی علاوه بر این که در عملیات والفجر 4 موفق به آزادسازی و تصرف اهداف مورد نظر شدند، موفق به آزاد کردن 200 تن از رزمندگان اسلام از اسارت افراد ضد انقلاب گردید. در این عملیات 10 فروند هواپیما، یک فروند بالگر، بیش از 90 دستگاه تانک و نفربر زرهی، 200 دستگاه خودرو و تعداد زیادی سلاح و مهمات دشمن منهدم شد و 5 دستگاه تانک و نفربر، 10 دستگاه لودر و بولدوزر، 200 دستگاه خودرو سبک و سنگین، 20 قبضه سلاح ضد هوایی سام 7، مقداری وسایل مخابراتی، مهمات و سلاح های سبک و سنگین دشمن به غنیمت نیروهای ایرانی در آمد.
 

 

 

عملیات والفجر 5
عملیات والفجر 5 در منطقه کوهستانی چنگوله – جبهه میانی جنگ در روز 27 بهمن ماه 1362 با فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با هدف آزادسازی ارتفاعات منطقه چنگوله اجرا شد.
عملیات والفجر 5، با رمز یا زهرا (س) در ساعت 24 روز 27 بهمن ماه 1362 در منطقه چنگوله حد فاصل شهرهای مهران و دهلران در دو مرحله ، آغاز شد. رزمندگان اسلام در همان ساعت های اولیه عملیات موفق شدند بلندی های پیزولی، آزادخان کشته، تنگه چنگوله و دهها کیلومتر مربع از خاک ایران را آزاد کرده و جاده بدر- طیب عراق را به تسلط خود درآورند.
در مرحله دوم عملیات، رزمندگان اسلام موفق به آزادسازی مناطق دیگری از خاک ایران و عراق شدند و توانستند در مناطقی نظیر 35کیلومتری بزرگراه بغداد – بصره مستقر شوند. همچنین در این مرحله، 4 تیپ کوهستانی عراق به طور 100درصد و تیپ 50 زرهی لشکر12، بیش از 50 درصد منهدم شد و دشمن با دادن 1770 تن کشته و زخمی و اسیر در طی شش پاتک سنگین عقب نشینی کرد.
فرماندهی عملیات والفجر 5، برعهده قرارگاه خاتم الانبیا (ص) بود. نیروهای این قرارگاه متشکل از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. در این عملیات رزمندگان اسلام با عبور از میدان های مین و موانع ایذایی، با حمایت آتش توپخانه خود را به مواضع عراقی رساندند و پس از چند روز نبرد سخت موفق به تصرف اهداف تعیین شده، گردیدند.
مهم ترین دستاورد عملیات والفجر 5، آزادسازی منطقه‌ای به وسعت 110 کیلومتر مربع شامل بلندی‌های «پیزولی»، «تنگه چنگوله»، «تونل»، «چغا عسکر»، «عباس عظیم»، پاسگاه‌های شمالی«عین عبد»، «طارق»، «الرباقی»، شهرک‌های «یک سایه»، «آل یاسین» و روستاهای شیخ احمدآزاد، انهدام 40 دستگاه تانک و نفربر، مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین، 2 فروند چرخبال، ده‌ها دستگاه خودروی نظامی و ده انبار مهمات دشمن بود. همچنین ده‌ها دستگاه تانک و نفربر، شماری خودروی نظامی و انواع سلاح‌های سبک و نیمه سنگین به غنیمت رزمندگان سپاه پاسداران درآمدند.
 

 

 

عملیات خیبر
عملیات خیبر یکی دیگر از عملیات های تک گسترده در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که در روز سوم اسفندماه 1362، با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جزایر مجنون و هورالعزیز و ارتش جمهوری اسلامی ایران در پاسگاه زید به منظور ادامه تاکتیک تعقیب متجاوز، ضربه زدن به ماشین جنگی و به کارگیری ابتکار عمل و تهدید جاده بغداد- بصره، تصرف و تامین جزایر مجنون و بخش از هویزه اجرا شد. این عملیات در منطقه هورالهویزه- جبهه جنوبی جنگ با رمز «یا رسول الله (ص)» آغاز شد.
از نظر موقعیت جغرافیایی، منطقه عملیات در شمال بصره قرار دارد که از شمال به العزیز، روستای البیضه و الصخره، از جنوب به نشوه و طلاییه، از غرب به جاده العماره- بصره و از شرق به حاشیه ساحلی هور که نزدیک جاده سوسنگرد- طلاییه است منتهی می شود. موقعیت های مزبور در خشکی دجله، جنوب جزایر مجنون و داخل هور قرار دارد.
در داخل منطقه مزبور جزایر شمالی و جنوبی مجنون واقع شده است که تاسیساتی نظیر دکل های برق، دکل های تقویتی رادیو و تلوزیون، تاسیسات و کارخانجات کاغذسازی، چاه نفت وجود دارد. مهم ترین دلایل انتخاب این منطقه وجود جزایر شمالی و جنوبی مجنون در منطقه هور، وجود رودخانه دجله، اهمیت اقتصادی و نظامی منطقه و در نهایت وجود پل های العزیز، القرنه و نشوه بر روی جاده العماره بود.
عملیات خیبر شامگاه روز سوم اسفندماه 1362، ساعت 21:30 با رمز «یا رسول الله (ص)» در سه مرحله آغاز شد. در این عملیات مقرر شد دو قرارگاه کربلا و نجف پس از تامین اهداف محوله و الحاق پل دو عیجی در شمال نشوه و در غرب نهر کتیبان، به سمت بصره پیشروی کنند.
در مرحله اول عملیات، نیروهای قرارگاه نجف پس از حمله سراسری در مناطقی نظیر: تنگه و شهر القرنه، جاده بصره – العماره و نیز جزایر شمالی و جنوبی مجنون موفق به استقرار در این مناطق متصرفه شدند. اما در محور زید، قرارگاه کربلا موفقیت چندانی به دست نیاورد و در نهایت یگان های ارتش مجبور به بازگشت به مواضع قبلی خود شدند.
در مرحله دوم عملیات، در محور جزایر مجنون و طلاییه تلاش برای الحاق و پیشروی به سمت نشوه انجام شد ولی به دلیل لو رفتن اطلاعات پیشروی صورت نگرفت و این مرحله ناموفق بود. در مقابل، دشمن دست به تقویت نیروهای خود زد و پس از پی بردن به اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را به ترتیب بر روی پاکسازی حوالی جاده بصره – العماره و جاده طلاییه گذاشت.
در مرحله سوم عملیات، پس از عدم موفقیت در محور زید، لشکر 14 سپاه پاسداران پس از خروج از تحت فرماندهی قرارگاه کربلا (ارتش)، به همراه لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، ماموریت طلاییه را به عهده گرفت. در شب عملیات نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید . در این میان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلاییه – به طول 6 کیلومتر– در اختیار رزمندگان اسلام بود، اما وسعت کم منطقه مانور از یک سو و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن از سوی دیگر، امکان پیشروی الحاق با محور جزایر مجنون را ناممکن کرده بود. به همین خاطر از ادامه عملیات در طلاییه صرف نظر شد و به این ترتیب اهداف عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد.
فرماندهی عملیات خیبر را قرارگاه خاتم الانبیا به عهده داشت و دو قرارگاه اصلی کربلا و نجف و پنج قرارگاه فرعی: نصر، حنین، بدر، حدید و فتح تحت امر قرارگاه خاتم الانبیا بودند.
بدین ترتیب عملیات خیبر در مرحله سوم و با هدف حفظ جزایر مجنون، روز 22 اسفندماه 1362 به پایان رسید. در این عملیات حدود 1000 کیلومتر مربع در هور، 1400 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلاییه به دست رزمندگان اسلام آزاد شد و 150 تانک و نفربر، 200 خودرو منهدم و 10 تانک و 60 کامیون دشمن به غنیمت نیروهای ایرانی درآمدند.
 

 

 

عملیات عاشورا
عملیات عاشورا از عملیات های نیمه گسترده در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روز 26 مهرماه 1363 در محور ایلام- میمک با رمز «یا اباعبدالله الحسین (ع)» اجرا شد.
از نظر جغرافیایی، منطقه عملیاتی پوشیده از شیارها و پستی ها و بلندی های زیادی است. در این منطقه ارتفاعات نسبتا بلندی وجود دارد که مهم ترین آن ها کوه میمک می باشد. زمین منطقه از خاک رس و در بعضی نقاط همراه با شن است که حرکت خودروها در این منطقه را سخت می کند. مهم ترین ارتفاعات این منطقه شامل: کانی سخت، زالوآب، شورشیرین، شینو، میمک، فصیل، گرگنی، تلخاب، گلم زرد، قلالم و کانی شیخ می باشد.
براساس قرارداد 1975، ارتفاعات میمک به عنوان خط مرز ایران و عراق انتخاب شد. هرچند کمیته های مشترکی بین دو کشور برای تهیه اسناد لازم و میله گذاری مرز تشکیل شد اما روند این جلسات به کندی صورت می گرفت، تا این که با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357، رژیم عراق در تعیین این خط مرزی کارشکنی کرد و در تاریخ 19 شهریورماه 1359 به این ارتفاعات حمله کرده و روز 21 شهریور همین سال آن را اشغال نمود. یک ماه بعد از اشغال میمک یعنی در تاریخ 19 دی ماه 1359 طی عملیات ذوالفقار، نیروهای ایرانی، موفق به عقب راندن دشمن از قله های میمک شدند، اما هنوز شمال و غرب این منطقه تحت اشغال رژیم عراق بود. بنابراین ضروری به نظر می رسید که عملیاتی دیگر برای آزادسازی ارتفاعات شمال میمک و نیز دامنه غربی آن طراحی و اجرا شود.
بنابراین عملیات عاشورا با اهداف: انهدام بخشی از قوای دشمن، تحمیل پدافند در دشت به دشمن، ایجاد تسهیلات در رفت و آمد از جنوب به غرب و بالعکس و نیز ارتباط و اتصال جبهه های جناحی بین میمک، آزادسازی قسمتی از اراضی اشغالی و تامین منطقه میمک با تسخیر و تصرف ارتفاعات مهم منطقه نظیر: گرگنی، فصیل و فرورفتگی میمک طراحی شد.
عملیات عاشورا پس از انجام شناسایی های لازم، غروب روز 25 مهرماه 1363 در سه محور شمالی، میانی و جنوبی آغاز شد.
ابتدا درگیری با دشمن حدود ساعت 01:30 بامداد در محور میانی و در ارتفاعات فیصل و یال میمک شروع شد. در این محور، رزمندگان بعد از ساعت ها نبرد موفق شدند در ساعت 9 صبح ارتفاعات فیصل را تصرف و سپس پاکسازی نمایند. اما در تصرف یال میمک به نتیجه ایی نرسیدند.
در محور جنوبی و در فرورفتگی میمک در گیری نیروهای دو طرف که ساعت 02:45 صبح شروع شد، رزمندگان اسلام با وجود اینکه به برخی از اهدافشان رسیده بودند ولی به دلیل عدم وجود سنگرهای دفاعی و امکانات پشتیبانی و نیز پاتک زرهی دشمن مجبور به عقب نشینی شدند.
در محور شمالی و در ارتفاعات فصیل، 350 و بانی- تلخاب، بیشتر توان رزمندگان صرف خنثی سازی میادین مین و باز کردن معبر شد. ولی این اقدام های باعث نشد که جلوی پیشروی آن ها گرفته شود. بنابراین بعد از مدتی درگیری موفق شدند ارتفاع گرکنی را تصرف کنند.
نیروهای بعثی هرچند از صبح روز دوم عملیات با جمع آوری و سازماندهی نیروهای خود اقدام به پاتک های سنگین از طریق آتش شدید توپخانه و حملات هوایی نمودند ولی رزمندگان اسلام با مقاومت و استقامت خود تلفات و ضایعات زیادی به آنان وارد کردند به طوری که دشمن مجبور به عقب نشینی شد. بالاخره عملیات عاشورا پس از چند روز درگیری بین طرفین، با پیروزی رزمندگان اسلام به پایان رسید و مواضع و مناطق متصرفه پاکسازی و تامین شد.
فرماندهی عملیات عاشورا به عهده «قرارگاه سلمان» بود و قرارگاه های فجر 1، فجر 2، فجر 3 و فجر 4 تحت امر این قرارگاه بودند.
مهم ترین دستاورد عملیات عاشورا شامل: بازپس گیری بیش از 50 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی، تصرف بخش مهمی از ارتفاعات فصیل- گرگنی، در معرض تهدید قرار گرفتن جاده بدره- مندلی، آزاد شدن جاده مرزی خودی، انهدام چندین دستگاه تانک و خودروی نظامی و به غنیمت در آمدن 4 تانک، 7 خودرو، 6 قبضه تفنگ 106 میلی متری، 29 قبضه خمپاره انداز و تعداد زیادی سلاح سبک و سنگین می شد.
 

 

 

عملیات بدر
عملیات بدر از جمله عملیات های آبی- خاکی در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در روز بیستم اسفندماه 1363 در منطقه هورالهویزه- جبهه جنوبی در شرق بصره عراق با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» اجرا شد.
عملیات بدر با اهداف دستیابی و تسلط بر جاده العماره- بصره، راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله واقع در استان های ناصریه، بصره و العماره، تسلط بر شرق دجله، انهدام نیروی دشمن، پاکسازی پاسگاه های ترابه، بلال، ابولیله، آزادسازی روستاهای البیضه، الصخره، پد خندق در حد شمالی منطقه عملیات و آزادسازی و پاکسازی روستاها و انهدام پل هایی مانند جوبیر و غیره در بخش جنوبی منطقه عملیاتی طراحی شد.
عملیات بدر شامگاه روز 20 اسفندماه 1363 در ساعت 23 با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» در دو محور شمالی و جنوبی آغاز شد. در محور شمالی که قرار کربلا حضور داشت، لشکرهای 8 و 31، موفق شدند تا ساعت 2 بامداد، خود را به خط دوم دشمن رسانده و خط را از مین های پراکنده پاکسازی کنند و سپس به سمت دجله حرکت نمایند. همچنین تیپ 44 این قرارگاه پس از شکستن خط اول، یک گردان 110 نفری انفجار را به همراه مواد لازم از روی جاده خاکی جوبیر به سمت پل فرستاد و در ساعت 02:30 اعلام کرد که پل بتونی جوبیر را از دو طرف منهدم کرده است.
اما در محل حضور قرارگاه نجف یعنی محور جنوبی اوضاع طوری دیگر رقم خورد. نیروهایی که می بایست از طریق آبراه های اصلی حرکت می کردند به علت وجود چند کمین با مشکل مواجه گردیدند. در این منطقه رزمندگان مجبور به درگیری با این کمین ها که با فاصله زیادی از خطوط اول دشمن قرار گرفته بودند، شدند و به ناچار نیروهای ایرانی پس از ساعاتی درگیری، مشغول پاکسازی منطقه شدند و روند عملیات در این محور حداقل تا پایان پاکسازی تقریبا متوقف گردید. ولی در نهایت رزمندگان اسلام موفق به تصرف و پاکسازی سیل بند اول، پاکسازی 5/5 کیلومتر از چهارراه خندق به سمت شرق و تصرف جزیره ترابه در شمال منطقه عملیاتی شدند.
همچنین یکی از یگان های قرارگاه نوح پس از برخورد با سیم خاردار و موانع دشمن در قسمت پَد الهویدی و سیل بند اول اقدام به تعویض محور و حل مشکلات نمود و موفق به شکستن خط اول در ساعت 3 بامداد شد. این یگان نیز پس از پاکسازی پَد الهویدی منطقه متصرفی خود را تامین کرد.
قرارگاه نجف ساعت 6 صبح، پاکسازی خط اول خود را به جز البیضه به اتمام رساند اما در خط دوم هنوز واحدهایی از لشکرهای 7، 5 و 14 درگیر بودند. همچنین نیروهای لشکر 25 به علت طولانی بودن مسیر خود تا صبح به هدف نرسیده و به عقب بازگشتند. با این وجود منطقه ترابه به طور کامل پاکسازی گردید.
پس از الحاق نیروهای قرارگاه کربلا در خطوط اول و دوم، لشکر 17 از سمت شمال به سمت دجله اقدام به پدافند به سمت شمال نمود و واحدهایی از لشکرهای 8 و 31 به کنار دجله رسیدند.
در منطقه قرارگاه نوح نیز لشکر 41، پَد الهویدی و سیل بند اول را پاکسازی کرد.
در شب دوم عملیات، تعدادی از واحدهای قرارگاه نجف در محور چهارراه دوم پَد خندق و جنوب آن وارد عمل شدند. اما پس از مواجه با مقاومت شدید دشمن مجبور به بازگشت به مواضع قبلی خود گردیدند. در مقابل، قرارگاه کربلا موفق شد منطقه پیشرفتگی رودخانه دجله و جنوب جوبیر را تصرف و تامین نماید. هم چنین، واحدهایی از این قرارگاه موفق شدند پس از رساندن خود به دجله ضربات موثری بر دشمن وارد کرده و به سمت جنوب پدافند نمایند.
در این میان دشمن ساکت ننشت و با روشن شدن هوا، پاتک های خود را با شدت زیادی آغاز کرد و توانست تا پایان این روز سیل بند دوم و الصخره و رخنه در برخی نقاط سیل بند اول در جنوب و شمال پَد خندق را تصرف نماید.
در منطقه قرارگاه کربلا نیز دشمن پاتک های خود را از منطقه الهاله به سمت همایون شروع کرد ولی پس از انهدام تعدادی تانک و نفربرهایشان توسط رزمندگان و نیز به گل نشستن تعدادی از این تجهیزات، تلاششان در این محور بی نتیجه ماند. به طوری که نیروهای عراقی در این محور مجبور به عقب نشینی شدند.
در روز سوم عملیات، نیروهای بعثی دست به بمباران هوایی تعدادی از واحدهای قرارگاه نجف زدند و چهار راه پَد خندق نیز به دست دشمن افتاد و نیروهای ایرانی به ناچار در 600 متری شرق این چهار راه مستقر گردیدند.
چهارمین روز عملیات بدر در حالی آغاز شد که واحدهای قرارگاه نجف در شمال چهارراه پَد خندق به دلیل عدم الحاق به جنوب و نیز فشار دشمن، به مواضع اولیه خود عقب نشینی کردند و یکی از واحدهای قرارگاه کربلا که از خط صفین 3 به سمت شمال تک نموده بود و توانسته بود در بعضی از محورها تا جاده خندق پیشروی کند، اما به دلیل عدم پاکسازی منطقه و نیز عدم الحاق با نیروهای قرارگاه نجف مجبور به عقب نشینی به خط صفین 3 شد.
قرارگاه کربلا، شب پنجم عملیات اقدام به تک در غرب دجله کرد و هرچند توانست در شرق برگراه نیروهای عراقی مستقر در این منطقه را منهدم نماید و 70 درصد پل ابوعران را تخریب نماید، اما با شدید شدن فشارهای دشمن از سمت شمال، جنوب و جنوب شرقی تا صبح روز پنجم عملیات یعنی 25 اسفند ماه مجبور به تخلیه منطقه غرب دجله به جز سیل بند غربی – در داخل کیسه ای – گردید.
پاتک های دشمن تا ساعت 10 صبح روز ششم عملیات همچنان ادامه داشت. به طوری که خط صفین 3 به طور کامل به پشت جاده النهیر، جمل 3 منتقل شد. با فشار دشمن و پراکندگی واحد های ایرانی وضعیت خط بسیار نامساعد بود. بر همین اساس و نیز به دلیل عدم تضمین برای حفظ خط پَدافندی شمال منطقه با توجه به این که در صورت شکستن خط فوق، تمامی نیروهای منطقه درخطر انهدام قرار می گرفتند، تصمیم به عقب نشینی گرفته شد. این عقب نشینی از ساعت 5 بعد از ظهر 26/12/1363 شروع و تا ساعت 10 شب ادامه داشت و پل پَد چهارم در چند نقطه منهدم و قطع گردید. اما منطقه ترابه و پَد خندق تا 700 متری شرق چهار راه پَد همچنان در دست نیروهای ایرانی باقی ماند.
عملیات بدر، به علت ضعف پشتیبانی و ترابری، نداشتن عقبه های متصل و ناگسسته به مناطق مقدم جنگ و قابل دفاع نبودن مواضع اشغالی به مدت زیاد در شب هفتم عملیات با عقب نشینی نیروهای ایرانی به پایان رسید.
استعدادهای نیروهای ایرانی در این عملیات عبارت بودند از:
لشکر 25 کربلا، لشکر 14 امام حسین (ع)، لشکر 5 نصر، لشکر 7 ولیعصر، تیپ مستقل 15 امام حسن (ع)، تیپ مستقل 18 الغدیر، تیپ مستقل 21 امام رضا (ع) و تیپ شهید صدر، لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 8 نجف اشرف، لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، تیپ مستقل 44 قمر بنی هاشم، تیپ 20 رمضان، تیپ 72 محرم، لشمر 41 ثارالله، لشکر 28 صفر و لشکر 10 گردان توپخانه، تیپ ویژه ی شهدا و تیپ مستقل 33 المهدی (عج) از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
لشکر 77 پیاده، لشکر21 و 28 پیاده، تیپ مستقل 55 هوابرد و لشکر 92 زرهی از ارتش جمهوری اسلامی ایران.
مهم ترین دستاورد عملیات بدر شامل تصرف بیش از 500 کیلومتر مربع از منطقه هور از جمله روستاهای ترابه، لحوک، نهروان، فجره و نیز جاده خندق به طول 13 کیلومتر، انهدام 250 تانک و نفربر، انهدام 40 قبضه انواع توپ، انهدام 200 خودرو، انهدام 60 قبضه انواع خمپاره انداز، انهدام 15 دستگاه مهندسی، انهدام 4 هواپیمای PC-V ، انهدام 2 هواپیمای میگ و سوخو، انهدام 4 بالگرد می شد. همچنین 50 قبضه انواع خمپاره انداز، 2 دستگاه رادار رازیت، 2 دستگاه رادار کامیپنس، 5 قبضه توپ 130 و 150 م م به غنیمت نیروهای ایانی در آمد.
 

 

عملیات قادر
عملیات قادر، اولین عملیات مستقل ارتش جمهوری اسلامی ایران است که به صورت گسترده در تاریخ 24 تیرماه 1364، در محور سیدکان- چومان مصطفی با رمز «یا صاحب الزمان (عج) اجرا شد. فرماندهی این عملیات به عهده « سرهنگ علی صیاد شیرازی» بود. مهم ترین اهداف این عملیات تصرف ارتفاعات حساس و مهم منطقه، قطع خطوط ارتباطی و تدارکاتی گروهک های ضد انقلاب داخلی، انهدام نیروهای دشمن، آزادسازی بخشی از خاک عراق، نزدیک شدن به راه های اصلی و خطوط مواصلاتی دشمن در منطقه بود.
عملیات قادر به فرماندهی و هدایت قرارگاه حمزه سیدالشهداء ارتش و با همکاری یگان هایی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران، ساعت 2 بامداد روز 24 تیرماه 1364 به مدت دو ماه و در سه مرحله با نام های قادر 1،2 و 3 اجرا شد. رزمندگان اسلام موفق شدند در ساعات اولیه عملیات به سرعت خطوط پدافندی دشمن را تصرف کرده و از غرب شهر «اشنویه» ایران به سمت بلندی های کلاشین عراق پیشروی کنند. هرچند در هر سه مرحله عملیات هدف های مورد نظر تامین شد ولی پاتک های سنگین دشمن مانع پیشروی سریع رزمندگان می گردید.
مواضع و پاتک های شدید دشمن باعث شد عملیات قادر پس از دو ماه جنگ سخت در روز 18 شهریور ماه 1364 با عدم موفقیت کامل پایان پذیرد و نیروهای ایرانی تنها به انهدام نیروها و ماشین های جنگی دشمن اکتفا کنند.
مهم ترین دستاورد عملیات قادر شامل: آزادسازی بلندی های ، باشکین، سرسپندار، کلازرده و بربرزیندوست، آسیب 3 گردان پیاده کماندویی از سپاه پنجم عراق، انهدام 3 فروند هواپیما، 4 دستگاه تانك، سه عراده توپ و 67 دستگاه خودرو به همراه تعدادی از پایگاه‌ها و زاغه‌های مهمات بود.
 

 

 

عملیات والفجر 8
عملیات والفجر 8 از عملیات های گسترده در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که در روز بیستم بهمن ماه 1364 در محور فاو، به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» اجرا شد.
انتخاب منطقه فاو به لحاظ موقعیت جغرافیایی شمال خلیج فارس، می توانست اهداف مهمی نظیر: تصرف شهر فاو و تاسیسات بندری آن، هم رمزی با کویت، تهدید بندر ام القصر، انهدام یا تصرف سکوهای پرتاب موشک، تامین خور موسی و تردد کشتی ها به بندر امام خمینی (ره)، تسلط بر اروند رود و انسداد راه ورود عراق به خلیج فارس را تامین کند. حضور در منطقه فاو نه تنها دارای ارزش سیاسی- نظامی بود بلکه امکان حضور مقتدرانه ایران در خاک عراق و موقعیت جغرافیایی و طبیعی را فراهم می ساخت و مشکلات ناشی از عدم تامین مناطق عملیاتی پیشین و مقابله با فشارهای دشمن را کاهش می داد و پوشش مناسب منطقه برای پدافند هوایی، تسلط آتش بر روی خطوط و عقبه دشمن، محدود بودن زمین و عمق قابل دسترس باعث دست یابی بیشتر به پیروزی می شد.
رزمندگان اسلام برای رسیدن به موفقیت در عملیات والفجر 8، باید به عواملی مانند: مساله عبور از رودخانه و پشتیبانی عملیات، احداث پل، امکان تردد قایل ها در ساحل دشمن و پهلو گرفتن آن ها در ساحل رودخانه توجه می نمودند و برای حل آن چاره ایی می اندیشیدند.
بنابراین نیروهای ایرانی پس از بررسی مراحل عملیات که شامل عبور از رودخانه اروند، تک از طرف راس البیشه به طرف پایگاه موشکی و تصرف کارخانه نمک از سمت جاده ای اول فاو، به حل معضلات اساسی عملیات پرداختند و بدنبال تکمیل طرح مانور و تامین پشتیبانی های مورد نظر و سازماندهی قرارگاه ها و یگان ها، بالاخره در شامگاه 20 بهمن ماه 1364، در ساعت 22:10 فرمان شروع عملیات والفجر 8، توسط فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داده شد. این عملیات که به مدت 78 روز به طول انجامید در چهار مرحله و با همکاری دو قرارگاه اصلی کربلا و قرارگاه نوح و چهار قرارگاه فرعی یونس 1، یونس 2، قرارگاه رعد و قرارگاه شهید سلیمان خاطر اجرا شد.
مسئولیت مرحله اول عملیات بر عهده لشکر 7 ولیعصر (عج)، لشکر 5 نصر، لشکر 41 ثارالله، لشکر 31 عاشورا، لشکر 25 کربلا و تیپ 44 قمر بنی هاشم و تیپ 33 المهدی بود. در روز اول عملیات در اکثر محورها غواص ها از آب بیرون آمده و زیر پای دشمن بودند و به شکستن خط و پاکسازی آن پرداختند و هم زمان نیروهای داخل قایق به ساحل اروند منتقل شدند و به توسعه سرپل پرداختند. یگان های عمل کننده از محور شمال فاو تا دهانه خلیج فارس تا آخر روز اول به انتهای نخلستان رسیدند. نیروهای لشکر 25 کربلا، شهر فاو را دور زدند و در شمال آن مستقر شدند. همچنین در محور راس البشه نیروی دریایی قرارگاه نوح سپاه موفق شده بود پس از پاکسازی منطقه خود را به خور عبدالله برساند و در ضلع شمالی منطقه نیز لشکر 5 نصر به همراه تیپ 44 قمر بنی هاشم توانسته بود با استقرار در کنار جاده فاو- البحار امنیت جبهه خودی را فراهم نماید و برای دشمن مانعی جدی ایجاد کند.
مسولیت مرحله دوم عملیات والفجر 8 برعهده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) و لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) بود. در این مرحله لشکرهای 27 محمد رسول الله (ص) و 17 علی بن ابیطالب (ع)، عملیات را در محور جاده ام القصر آغاز کردند و موفق شدند تا غروب خود را به پایگاه موشکی دوم در شمال غرب شهر فاو برساندند.
در مراحل سوم و چهارم نیز به ترتیب؛ لشکر8 نجف به همراه لشکر 25 کربلا از روی جاده استراتژیک به موازات لشکرهای 27 و 17 به سمت کارخانه نمک پیشروی کردند. از جناح ساحلی نیز لشکر 14 امام حسین (ع)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و لشکر 44 قمر بنی هاشم موجب پیوستگی خط از ساحل به کارخانه نمک تا خور عبدالله شدند.
در این چهار مرحله روند عملیات به گونه ایی بود که رزمندگان اسلام موفق شدند؛ در مرحله اول پس از عبور از رودخانه و شکستن خط، سرپل را بعد از آزاد سازی، پاکسازی نمایند.
در مرحله دوم عملیات نیز نیروهای ایرانی، موفق به تصرف شهرفاو، رسیدن به خورعبدالله و استقرار در تقاطع جاده البحار، فاو- بصره و ام القصر شدند.
در مرحله سوم، رزمندگان تا ابتدای کارخانه نمک پیشروی کردند و به موازات این نقطه از ساحل تا خور عبدالله خط دفاعی تشکیل دادند.
در مرحله نهایی عملیات نیز نیروهای ایرانی، به زمین انتهای کارخانه نمک و کانال انتهای کارخانه روی جاده ام القصر تا ساحل رودخانه رسیدند.
همانطور که اشاره شد، فرماندهی عملیات والفجر 8 برعهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قرارگاه خاتم الانبیا (ص) بود. در این عملیات دو قرارگاه اصلی کربلا و نوح و چهار قرارگاه فرعی مشارکت داشتند.
قرارگاه کربلا در محور شمالی هدایت لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، لشکر 25 کربلا، لشکر 7 ولیعصر (عج)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر، لشکر 8 نجف اشرف، لشکر 14 امام حسین (ع)، لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع)، تیپ مستقل 32 انصارالحسین (ع)، تیپ مستقل 15 امام حسن (ع)، تیپ مستقل 44 قمر بنی هاشم (ع) را بر عهده داشت.
قرارگاه نوح در جناح راست و حد جنوبی منطقه عملیات نیروهای لشکر 19 فجر، تیپ مستقل 33 المهدی (عج) و 16 گردان از توپخانه را هدایت می نمود.

هم چنین، چهار قرارگاه فرعی که با ماموریت های جداگانه تشکیل شده بودند وظیفه داشتند به شرح ذیل عمل کنند:

قرارگاه یونس 1، تحت فرماندهی قرارگاه نوح بود و ماموریت داشت با ناو تیپ کوثر اسکله العمیه را تصرف کند.

قرارگاه یونس 2، جزو قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش بود که تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء قرار داشت و مقرر شد اسکله الکبر را تصرف نماید.

قرارگاه رعد نیز از قرارگاه های عملیاتی نیروی هوایی ارتش بود و ماموریت داشت تا پشتیبانی هوایی و پدافند هوایی را انجام دهد.

قرارگاه شهید سلیمان خاطر، از قرارگاه عملیاتی هوانیروز بود. مقرر شد این قرارگاه پس از تشکیل تیم آتش اقدام به تخلیه مجروحان نموده و هلی برد نیروها شود.

در ضمن سه تیپ 21 امام رضا (ع)، 10 سیدالشهدا (ع) و18 الغدیر تحت امر قرارگاه قدس، ماموریت تک پشتیبانی در محور بوارین را بر عهده داشتند.

از مهم ترین دستاورد عملیات والفجر 8 می توان به: آزادسازی شهر فاو، آزادسازی 940 کیلومتر از زمین های ایران و عراق، تسلط بر جنوب اروند، هم مرز شدن با کویت، انهدام سکوهای پرتاب موشک و قطع تردد عراق به شمال خلیج فارس، به غنیمت گرفتن 95 داستگاه تانک و نفربر، 20 قبضه توپ، 120 قبضه توپ، پدافند هوایی، 30 دستگاه مهندسی و 180 دستگاه خودرو اشاره کرد.
 

 

 

عملیات والفجر 9
عملیات والفجر 9، از عملیات نیمه گسترده در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که در روز نهم اسفندماه 1364 به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبهه شمال غرب و در شرق سلمانیه و با رمز «یا الله» اجرا شد.
منطقه عملیاتی والفجر 9، به وسیله دو جاده از دهانه شیلر و منطقه چومان به شهرهای مریوان و بانه منتهی می شود. این منطقه کوهستانی، دارای گذرگاه های دشوار و زمستان های سرد می باشد. دو رودخانه «زاب صغیر» و «گوگه سور» آن را به سه قسمت شمالی ، میانی و جنوبی تقسیم نموده است. وجود شهر «چوارتا» در 15 کیلومتری شهر سلیمانیه، یکی از مهم ترین شاخصه های منطقه به شمار می رود. به طوری که از این شهر می توان به سمت سلیمانیه، سید دکان، مائوت و دیگر شهرهای عراق دسترسی داشت.
بنابراین عملیات والفجر 9 با هدف تصرف شهر سلیمانیه، آماده سازی منطقه برای عملیات بعدی، مقابله با تجمع نیروهای عراق در فاو و به جلو کشاندن عقبه ها و کاهش فاصله نیروهای ایرانی با دشمن در شامگاه پنجم اسفند ماه 1364 و در ساعت 23:45، در دو مرحله و سه محور اجرا شد. این عملیات در حالی شروع شد که هنوز عملیات والفجر 8 در حال اجرا بود. عملیات با حضور تمامی نیروها در مناطق تعیین شده آغاز شد.
در جناح راست، رزمندگان اسلام پیشروی خود را از محور هزارقله شروع کردند و پس از تصرف ارتفاعات «کوخ نم‌نم»، و انجام مأموریت‌ ایذایی در شمال «موبرا» در خط پدافندی جدید مستقر شدند.
در جناح چپ و در محور ارتفاع «ناصر»، نیروهای ایرانی پس از طی مسافتی دشوار و طولانی، خیلی سریع به هدف مورد نظر رسیدند و ضمن درگیری با نیروهای عراقی موفق شدند در ساعت 00:40 بامداد پایگاه آنها در این محور را ساقط کنند. همچنین، در محور «کوهان» به دلیل وسعت کم منطقه و حضور ضعیف دشمن، اهداف موردنظر تا ساعت 04:30 تأمین گردید.
بعد از موفقیت مرحله اول عملیات، مقرر، عملیات بر روی ارتفاع «کاتو» اجرا شود. این ارتفاع که تقریبا از نیروهای دشمن خالی شده بود در اولین ساعات بامداد روز سوم عملیات تسخیر شد، ولی ارتش عراق موفق شد با تقویت سریع محور عملیاتی و اجرای تک رزمندگان ایرانی را عقب براند. در مقابل رزمندگان اسلام نیز از تلاش خود باز نایستادند و در سمت چپ قله اقدام به تثبیت وضعیت خود نمودند و بدین ترتیب بعد از سه شبانه روز درگیری بالاخره در روز دهم اسفندماه 1364 با تثبیت موقعیت نیروهای ایرانی در این ارتفاع درگیری پایان یافت. روز چهارم عملیات تعدادی از نیروهای ایرانی موفق شدند روی بلندترین قله منطقه، به نام قله کچل که بر شهر سلمانیه اشراف دارد مستقر شدند. اما با بروز مشکلاتی ناشی از وجود حدود یک متر بر و پشتیبانی بسیار ضعیف امکان ادامه حضور میسر نشد.
عملیات والفجر 9، بالاخره در روز 9 اسفند ماه 1364 پایان یافت. استعداد نیروهای ایرانی در این عملیات شامل: قرارگاه نجف اشرف با تیپ مستقل نبی‌اکرم، تیپ ابوالفضل، تیپ بروجردی، تیپ قدس و ویژه شهدا، با پشتیبانی 2 گردان توپخانه از سپاه و 2 گردان توپخانه از ارتش بود. قرارگاه تاکتیکی رمضان نیز با مأموریت تعیین شده، تحت امر قرارگاه نجف بود.
مهم ترین دستاورد عملیات والفجر 9 عبارت بودند از: آزادسازی چند پاسگاه مرزی، آزادسازی بخشی از ارتفاعات کانا، شله کوران، تنگه سور، موبرا، ماخلان، کانی ماران، سرو ارتفاعات 1470 و 1489، انهدام یک فروند هواپیما، یک فروند هلی کوپتر، 20دستگاه تانک، 90دستگاه خودرو، 10 قبضه ضد هوایی، مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین، به غنیمت درآمدن مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین و انواع مهمات.
اما پس از پایان عملیات والفجر 9 با وجود این که منطقه گسترده ایی از کردستان عراق به تصرف ایران در آمد و شهر سلیمانیه در برد آتش ایران قرار گرفت . اما طی هفته های بعد نظامی بعثی عراق با ایجاد پاره ایی مشکلات از جمله بمب باران شیمیایی چند روستای کردنشین، نیروهای ایرانی را وادار به عقب نشینی کرد و باعث رزمندگان اسلام به مواضع اولیه خود بازگردند.
 

 

 

عملیات کربلای 1
عملیات کربلای 1، روز نهم تیرماه 1365 با فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مدت ده روز در منطقه عملیاتی دشت مهران- جبهه میانی با رمز «یا ابوالفضل العباس (ع)» اجرا شد.
پس از غافلگیری نیروهای متخاصم ارتش عراق توسط رزمندگان اسلام در عملیات های والفجر 8 و والفجر 9 و تصرف شهراستراتژیک فاو و آزادسازی شهر مهران، ارتش عراق درصدد جبران این شکست برآمد. بنابراین بامداد روز 27 اردیبهشت ماه 1365، دست به تجاوز و تهاجم در منطقه مهران زد و شهر، حومه و برخی از ارتفاعات را منطقه تصرف کرد. این تهاجم زمانی صورت گرفت که 6 گردان پیاده و 2 گردان زرهی از واحدهای ارتش مسئولیت پدافندی در این منطقه را برعهده داشتند و هنوز نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پشتیبانی این منطقه را برعهده نگرفته بودند.
این منطقه عملیاتی که از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال به ارتفاعات نمه کلان کوچک، از غرب به امتداد غربی ارتفاعات قلاویزان و پاسگاه مرزی بهران آباد و از شرق به جاده مهران – دهلران منتهی می شد، به اشغال دشمن درآمد و آنان در این منطقه اقدام به ایجاد استحکامات و موانع متعددی در محور شمالی، میانی و جنوبی نمودند. به طوری که در محور شمالی و در جاده ایلام – مهران و باغ کشاورزی هفت ردیف مین همراه با کانال و بیش از پنج ردیف سیم خاردار رشته ای کار گذاشتند. در محور جنوبی و در ارتفاعات قلاویزان، سنگرهای کمین و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین ایجاد کردند. تنها در محور میانی که شامل حد فاصل رودخانه گاوی و جاده دهلران – مهران می شد به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات محکمی بکار برده نشد.
در مقابل مقامات لشکری و کشوری ایران ساکت ننشستند و درصدد اجرای عملیاتی برای پاسخ به تهاجمات دشمن اشغالگر برآمدند. بنابراین طرح عملیاتی با هدف باز پس گیری شهر مهران و سلسه ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تامین کل منطقه به نام عملیات کربلای 1 شکل گرفت. در این عملیات تلاش اصلی از محور ارتفاعات قلاویزان و یال های آن تا رودخانه گاوی صورت گرفت.
مرحله اول عملیات کربلای 1، با هدف تامین ارتفاعات قلاویزان ایران تا روستای امام زاده سید حسن در شامگاه روز نهم تیرماه 1365 در ساعت 22:30 آغاز شد و رزمندگان اسلام در بیشتر محورها، موفق به شکستن خطوط دشمن گردیدند و نه تنها توانستند تا روشنایی صبح بیش از 10 گردان پیاده عراق را منهدم نمایند بلکه قسمتی هایی از اهداف مورد نظر مرحله دوم را نیز تصرف کنند.
مرحله دوم عملیات، شب بعد با هدف تامین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار مگ سوخته و در امتداد آن، تامین روستاهای بهین، بهروزان و هرمزآباد، در حالی شروع شد که تمامی یگان های عمل کننده ضمن پیشروی در باقی مانده محدوده مرحله دوم عملیات، موفق شدند تا قبل از روشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار مگ سوخته – را به طور کامل تامین کنند و بخشی از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تامین نمایند.
با شروع روز دوم عملیات (11/4/1365)، درگیری در تمامی محورها ادامه داشت و نیروهای رزمنده پس از به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای دشمن و وارد شدن به باغ کشاورزی، حدود ساعت 12، شهر مهران را آزاد نمودند.
در ادامه عملیات، رزمندگان از محورهای قلعه کهنه و فرخ آباد به طرف تپه های غلامی و پاسگاه دراجی حرکت کرده ضمن پاکسازی کامل منطقه، تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.
مرحله چهارم عملیات کربلای 1، بامداد روز 12 تیرماه 1365 آغاز شد. در این مرحله رزمندگان اسلام موفق شدند پس از ورود به روستای فیروز آباد و عقب نشینی دشمن در این روستا، اقدام به احداث خاکریزی از فیروزآباد تا یال های ارتفاعات قلاویزان نمودند. اما هنوز در اطراف ارتفاعات 223 درگیری همچنان ادامه داشت و دشمن، فشاری قابل ملاحظه در نقاط مختلف وارد کرده بود و تنها ارتفاعات فوق را در تصرف خود نگه داشته بود. حدود ساعت 7 صبح روز چهارم یعنی 13 تیرماه 1365، پاتک شدید دشمن روی ارتفاعات قلعه آویزان – به منظور تصرف قله 200 – شروع شد؛ لیکن با مقاومت و حملات پی در پی قوای خودی، این پاتک شکست خورد.
مرحله پنجم عملیات کربلای 1 در حالی آغاز شد که رزمندگان اسلام در روز پنجم، ارتفاع 210 را دوباره به تصرف خود در آوردند و در سحرگاه روز ششم موفق شدند با حمله به ارتفاع 223، ضمن تامین اهداف تعیین شده، قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را به تصرف درآورند.
در نهایت عملیات در دهمین روز خود یعنی در تاریخ 18/4/1365 با تصرف باقی مانده یال های غربی ارتفاع 223، انهدام قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه عراق و اسارت فرمانده آن به همراه تعدادی دیگر به پایان رسید.
هدایت نیروهای ایرانی در عملیات کربلای 1، برعهده قرارگاه نجف بود. این قرارگاه مسئولیت هدایت لشکر 27 محمد رسول الله (ص) را با 7 گردان پیاده و گردان تانک، لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) با 3 گردان پیاده و 1 گروهان تانک، لشکر 5 نصر با 3 گردان پیاده، لشکر 25 کربلا با 4 گردان پیاده و 1 گردان تانک، لشکر 10 سید الشهدا (ع) با 3 گردان پیاده، لشکر 41 ثارالله (ع) با 4 گردان پیاده و گردان تانک، تیپ مستقل 21 امام رضا (ع) با 2 گردان پیاده، تیپ مستقل 15 امام حسن (ع) با 5 گردان پیاده، تیپ مستقل 662 بیت المقدس با 2 گردان پیاده، گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار با 1 گروهان تانک، 2 گردان توپخانه سپاه و 4 گردان توپخانه ارتش را برعهده داشت.
مهم ترین دستاورد عملیات کربلای 1 شامل، آزادسازی منطقه ایی به وسعت 175 کیلومتر مربع از خاک ایران و عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران – مهران – ایران و ارتفاعات حساس، سرکوب قلاویزان و حمرین و ازادسازی دو پاسگاه مرزی بود. هم چنین عقبه های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر نیروهای ایرانی قرار گرفت .
 

 

 

عملیات کربلای 2
عملیات کربلای عملیات 2، در روز دهم مهرماه 1365، با فرماندهی سپاه و مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران، در دو محور شمالی و جنوبی در منطقه حاج عمران عراق و با هدف تصرف قله 2519 و ارتفاعات شهید صدر و خارج کردن خطوط ایرانی از اشغال دشمن طراحی و اجرا شد. این عملیات اولین عملیات در جریان جنگ تحمیلی به شمار می رود که یک گردان از اسیران داوطلب عراقی در زیر مجموعه تیپ بدر در آن حضور داشتند.
تیپ 9 بدر از نیروهای عراقی تشکیل شده بود که پس از شروع جنگ تحمیلی و یا در طول این جنگ به صورت مهاجرت یا پناهندگی به ایران آمده و در کنار نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فعالیت پرداختند. اکثر افراد کادر این تیپ از درجه داران و افسران رژیم بعثی عراق بودند. در ابتدای تشکیل تیپ بدر، این تیپ در قالب گردان های «شهید صدر» به وجود آمد که در کنار نیروهای ایرانی در عملیات بدر حضور داشت. پس از آن نیز در چند عملیات در «هور» از جمله عملیات «قدس» و «عاشورای 4» شرکت کرد و موفقیت هایی را نیز به دست آورد، سپس با ادغام در نیروهای «قرارگاه رمضان» همکاری خود را با این قرارگاه آغاز کرد.
در عملیات کربلای 2، تیپ 9 بدر دارای، سه گردان از نیروهای مجاهد عراقی و یک گردان از اسیران داوطلب بود که در مجموع استعداد آن به 650 نیرو می رسید.
عملیات کربلای 2 به دنبال حمله ارتش عراق در منطقه حاج عمران به ارتفاعات 2519 و شهید صدر و اشغال دستاوردهای عملیات والفجر 2 در تاریخ 24 اردیبهشت 1365 طرح ریزی شد. تصرف و تسلط این منطقه از طرف دشمن یعنی فشار بر نیروهای ایرانی و وارد آوردن تلفات بر ایران محسوب می شد که این برای نیروهای ایرانی قابل قبول نبود. بنابراین برای جلوگیری از این ضایعات ، مقامات لشکری و کشوری، عملیاتی را با عنوان عملیات کربلای 2 به فرماندهی سپاه در دو محور شمالی و جنوبی در منطقه حاج عمران طراحی کردند و اقدام به اجرای فعالیتهای مقدماتی درمنطقه نمودند. این فعالیت های مقدماتی شامل ایجاد خاکریز و مواضع پدافندی مناسب برای رزمندگان به وسیله تعدادی از نیروهای جهاد سازندگی و استقرار چندین لشکراز جمله لشکر قدس گیلان در منطقه حاج عمران بود. در این عملیات مقرر شد لشکر قدس گیلان ارتفاع وارس دراین منطقه را تصرف و تامین نماید. استعداد نیروهای لشکر قدس گیلان شامل 4 گردان پیاده ، یک گردان ادوات و یک گردان توپخانه به همراه سایر گردانهای پشتیبانی می شد.
بالاخره عملیات کربلای 2، ساعت یک بامداد مورخ 10 شهریور 1365 با رمز «یا اباعبدالله الحسین (ع)» در منطقه عملیاتی حاج عمران اجرا شد. رزمندگان اسلام در محور شمالی موفق شدند ارتفاعات شهید را تصرف کنند. اما در محور جنوبی به دلیل هوشیاری و مقاومت دشمن، رزمندگان مجبور به عقب نشینی شدند و بدین ترتیب ارتفاعات 2519 در تصرف نیروهای عراقی باقی ماند.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات کربلای 2 عبارت بودند از: گردان کمیل، گردان حمزه، گردان میثم، گردان امام حسین (ع)، گردان ادوات و گردان توپخانه.
دستاوردهای عملیات کربلای 2 شامل: آزادسازی ارتفاعات 2435، 2200، 1600، 1700، 1800، 2000 و قسمتی از جاده حاج عمران دربنده چومان مصطفی و گردکو بود. در این عملیات یک فروند هواپیما، یک فروند بالگرد، چندین انبار مهمات، تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن منهدم شد و 6 دستگاه تانک، ده ها دستگاه خودرو و تعداد زیادی سلاح سبک و مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
 

 

 

عملیات کربلای 3
عملیات کربلای 3 از جمله عملیات های نظامی در دریا بود که در روز دهم شهریورماه 1365 به فرماندهی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با اهداف انهدام سکوهای نفتی بر روی اسکله البکر عراق و کاهش توان اقتصادی و نظامی دشمن، طی دو روز و با رمز «حسبنا الله و نعم الوکیل» در جنوب شرقی راس البیشه اجرا شد.
اسکله های نفتی الامیه و البکر که در آب های خلیج فارس و در جنوب شرقی راس البیشه با فاصله 12 کیلومتر ازیکدیگر، در یک راستا و در شمال سواحل جمهوری اسلامی واقع شده اند، قبل از شروع جنگ تحمیلی به دلیل پهلو گرفتن کشتی های بزرگ با تناژ بیش از 30 هزار تن برای بارگیری به عنوان مهم ترین سکوی نفتی عراق که تقریبا یک سوم نفت عراق از این منطقه صادر می شده از اهمیت ویژه ایی برخوردار بود. علاوه بر این، این دو سکوی نفتی بر سر راه ام القصر و بندر بصره قرار داشت و کشتی های بازرگانی عراق نیز در کنار آن ها لنگر می انداختند.
تصرف اسکه های الامیه و البکر توسط نیروهای ایرانی نه تنها می توانست تسلط بر شمال خلیج فارس را میسر کند، بلکه امکان دستیابی به اهداف دیگری نظیر: انهدام پایگاه دریایی دشمن و کوتاه کردن دست عراقی ها از شمال خلیج فارس در راستای تکمیل عملیات والفجر 8، ایجاد فضای سالم دریایی برای کشتیرانی و اجرای یک عملیات دریایی و نشان دادن حضور مقتدرانه نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس را برای ایران فراهم نماید.
پس از بررسی های فراوان و آموزش یگاه های زمینی سپاه پاسداران طرح حمله به اسکله الامیه عراق در خلیج فارس تصویب شد و مقرر شد دو ناو تیپ کوثر و امیرالمومنین (ع) برای جلوگیری از پشتیبانی نیروهای دشمن مستقر بر روی اسکله ها خود را به دهانه خور عبدالله برسانند و نیروهای غواص لشکر امام حسین (ع) نیز به وسیله قایق ها به نقطه رهایی انتقال یابند و با تاریک شدن هوا، از سه محور به سوی اسکله العمیه روانه شده و آن را تصرف کنند. در نهایت نیروهای سوار بر شناور، وارد عمل شده و روی اسکله مستقر شوند.
پس از انجام اقدامات اولیه، عملیات کربلای 3، در روز 10 شهریور 1365 و حدود ساعت 21 با حرکت نیروهای غواص به سمت هدف تعیین شده آغاز شد. اما وجود مشکلاتی مانند مغایرت جهت وزش باد با جهت حرکت غواص ها و قطع تماس با فرماندهی و نیروهای پشتیبانی رسیدن به هدف تعیین شده را با تاخیر ممکن ساخت. با وجود مشکلات به وجود آمده نیروهای غواص محور راست موفق شدند حدود ساعت 4 بامداد خود را به سمت چپ اسکله الامیه و بر روی پد هلی کوپتر برسانند. با رسیدن نیروهای غواص ایرانی و شروع درگیری در روی اسکله، این عملیات با قرائت رمز «حسبناالله و نعم الوکیل» توسط فرماندهی قرارگاه شروع شد و رزمندگان اسلام به سرعت عملیات پاکسازی پد و آماده سازی محل برای ورود دیگر نیروها را انجام دادند.
نیروهای غواص محورهای دیگر نیز توانستند با روشن شدن هوا به طرف اسکله حرکت کنند و حدود ساعت 8 صبح، اسکله الامیه به طور کامل به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و به دنبال این پیروزی اسکله البکر نیز مطابق طرح عملیات به آتش کشیده شد.
با تصرف اسکله الامیه، دشمن آرام ننشت و در ساعت 10 صبح، با پرتاب یک موشک به اسکله فشار خود بر اسکله را آغاز کرد. به دنبال پرتاب اولین موشک، نیروهای عراقی اقدام به بمباران منطقه نمود و این بمباران تا شب با پرتاب موشک های دوربرد ادامه داشت.
روز دوم
عملیات کربلای 3، با حضور هواپیماهای دشمن و بمباران اسکله شروع شد. ناوچه های عراقی در این روز آرایش نظامی یافتند و با حمایت هلی کوپترها به سمت اسکله پیشروی کردند. با افزایش فشار بر روی رزمندگان اسلام و کمبود پشتیبانی و تکمیلی عملیات در همین حد ایذایی پایان یافت و نیروهای ایرانی منطقه را ترک کردند. نزدیک ظهر اسکله الامیه به تصرف مجدد دشمن درآمد.
اجرای عملیات کربلای 3 که به نیروی دریایی سپاه واگذار شده بود، با هدایت و فرماندهی قرارگاه نوح اجرا شد و در اجرای این عملیات یگان های لشکر 14 امام حسین (ع) با گردان احتیاط و دو ناو تیپ 14 کوثر و 13 امیرالمومنین (ع) به عنوان پشتیبان عملیات تحت امر این قرارگاه قرار داشتند.
در این عملیات، دو هواپیمای جنگنده، یک ناوچه، 15 قبضه ضد هوایی و 2 دستگاه رادار ارتش عراق منهدم شد و 4 دستگاه رادار آنان نیز به غنیمت گرفته شد.
 

 

 

عملیات کربلای 4
عملیات کربلای 4، از جمله عملیات های آبی- خاکی در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که در روز سوم دی ماه 1365 به مدت یازده روز در جزایر دهانه شمال غربی خلیج فارس به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با رمز «محمد رسول الله (ص)» به اجرا درآمد. مهم ترین اهداف در اجرای این عملیات تصرف شهر بصره و تهدید جاده صفران- بصره بود.
برای رسیدن به بصره و تهدید جاده صفران- بصره، نیروهای ایرانی می بایستی اقدام به قطع یا تهدید جاده های شمالی و جنوبی بصره در جنوبی ترین محور جبهه و جاده های مواصلاتی کرکوک به بغداد در جبهه شمالی می کردند. بنابراین حذف دو محور احاطه ایی هور و فاو در منطقه شلمچه و ابوالخصیب می توانست از اهمیت ویژه سیاسی و نظامی برخوردار باشد. مرکز این منطقه عملیاتی دارای نخلستان های اروند رود در حد فاصل جزیره بلجانیه تا بصره می باشد و به دلیل وجود نهرها و کانال های کشاورزی و نیز عمق مناسب برای پدافند، عدم توانایی پاتک دشمن در جناح های منطقه عملیاتی به علت آب گرفتگی شلمچه و کانال ماهی گیری در شمال و باتلاقی بودن زمین های اطراف و خور زبیر در جنوب می توانست به عنوان بهترین مکان برای اجرای عملیات انتخاب شود.
پس از بررسی های فروان مقرر شد، چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام الرصاص و جزیره مینو به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شود. در این چهار محور چهار قرارگاه نجف، قدس، کربلا و نوح حضور داشتند.
قرار شد، قرارگاه نجف درشمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام الطویله پیشروی و در محور شلمچه مستقر شود. قرارگاه قدس مسئولیت انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب را برعهده گیرد. قرارگاه کربلا در مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم وارد عمل شود و قرارگاه نوح نیز تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینورا به عهده گیرد.
ساعاتی قبل از شروع عملیات نیروهای غواص ایرانی به داخل آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. از آنجا که دشمن کاملا آماده و هوشیار بود، همواره اقدام به پرتاب منور با تیربار و خمپاره به سمت رزمندگان اسلامی می کرد ولی با این وجود، غواص های ایرانی به محض رسیدن به ساحل درگیری را آغاز کردند و با شروع درگیری در ساحل، عملیات با رمز «یا محمد رسول الله (ص)» حدود ساعت 22:45 آغاز شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام الرصاص، ام البابی و بلجانیه نفوذ کرده و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی وارد شوند.
نیروهای دشمن نیز با پرتاب پی در پی منور، اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض و اجرای آتش روی رودخانه اروند عملا سازمان غواص ها و نیروهای موج دوم و سوم را بر هم زدند. به طوری که بعضی از نیروهای یگان های مجاور پراکنده شده و اغلب نتوانستند روی هدف عمل نمایند.
جزیره ام الرصاص و نوک بوارین نیز با وجود تلاش های زیاد رزمندگان اسلام، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری در آن از بین رفت و دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیروها از تنگه ام الرصاص – بوارین جلوگیری کرد. این دو منطقه که از حساس ترین مناطق عملیاتی به شمار می آمد از طرف دشمن به شدت محافظت می شد و در پدافند آن نیز از 9 رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می برد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می کرد.
فرماندهی عملیات کربلا 4 به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بود و در این عملیات چهار قرارگاه نجف، قدس، کربلا و نوح شرکت داشتند. استعداد نیروهای این قرارگاه به شرح زیر بود:
قرارگاه نجف: لشکر 19 فجر، لشکر 5 نصر، لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع)، لشکر 155 ویژه شهدا، لشکر 21 امام رضا (ع)، تیپ 57 حضرت ابوالفضل (ع) و تیپ 12 قائم همراه با چهار گردان توپخانه.
قرارگاه قدس: لشکر 25 کربلا، لشکر 41 ثارالله و لشکر 10 سیدالشهدا (ع).
قرارگاه کربلا: لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، لشکر 14 امام حسین (ع)، لشکر 8 نجف اشرف، لشکر 31 عاشورا، لشکر 32 انصارالحسین، تیپ 44 قمر بنی هاشم همراه با 4 گردان توپخانه.
قرارگاه نوح: لشکر 7 ولیعصر (عج)، لشکر 33 المهدی، تیپ 18 الغدیر، ناو تیپ امیرالمومنین همراه با چهارگردان و یک آتشبار توپخانه، تیپ توپخانه 63 خاتم الانبیا و تیپ توپخانه 15 خرداد تحت امر قرارگاه مرکزی.
مهم ترین دستاورد عملیات کربلای 4، انهدام حدود 700 دستگاه زرهی، مکانیزه و خودرو، انهدام تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین بود.
 

 

 

عملیات کربلای 5
عملیات کربلای 5 از عملیات های تکمیلی در جریان جنگ تحمیلی عراق ایران است که در روز نوزدهم دی ماه 1365 به مدت 70 روز در منطقه عمومی شرق بصره، به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با رمز «یا زهرا (س)» اجرا شد. مهم ترین اهداف این عملیات انهدام ماشین جنگی دشمن، گشودن راه برای سرنوشت جنگ طولانی و پاسخ به انتظارات مردم و تهدید شهر بصره بود.
منطقه عملیاتی شلمچه که به عنوان یکی از معابر وصولی شهر بصره به شمار می آمد در جنوب شرقی شهر بصره قرار گرفته و نزدیک ترین محور دسترسی به این شهر است. تصرف این منطقه در جریان جنگ تحمیلی توسط نیروهای ایرانی نشانگر برتری نیروهای ایرانی در جنگ بود. به همین دلیل تسلط بر منطقه شلمچه همواره یکی از مهم ترین اهداف قوای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شد.
منطقه عملیاتی شلمچه متشکل از تعداد زیادی رودخانه، کانال، خاکریز و جاده است که در بخش شمالی اروند قرار دارد. این منطقه از شمال به آب گرفتگی جنوب زید، از شرق به دژ مرزی ایران و عراق، از جنوب به رودخانه اروند و اروند و از غرب به کانال زوجی و شهرهای تنومه و الحارثه منتهی می شود. وجود آب گرفتگی های زیاد در این منطقه باعث شده بود که نیروهای دشمن همواره از آن ها به عنوان موانع در مقابل نفوذ نیروهای ایرانی ایجاد کند.
پس از عدم موفقیت قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران در عملیات کربلای 4، فرماندهان جنگ تصمیم گرفتند برای جبران این ناکامی، اقدام به طرح عملیاتی دیگر در ظرف مدت 12 روز نمایند. آنان عملیات کربلای 5 را با توجه به آمادگی یگان ها و نیروهای داوطلب طراحی کردند.
عملیات کربلای 5، در ساعت 1:30 بامداد روز 19 دی ماه 1365 با رمز «یا زهرا (س)» آغاز شد. رزمندگان اسلام با وجود شرایط مشکل و پیچیدگی دژهای مستحکم دشمن، موفق به پیشروی سریع از سیل بند و مواضع دشمن در شرق کانال ماهی و سپس عبور از این کانال و تصرف مثلث غرب کانال زوجی در روز اول عملیات شدند. همچنین در اولین روز عملیات بیشتر پایگاه های موجود در محور «پنج ضلعی» با وجود مقاومت نیروهای دشمن به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و در جناح راست عملیات، رزمندگان توانستند بر «پاسگاه بوبیان» تسلط یابند.
روز بعد عملیات، پاتک نیروهای دشمن شروع شد. ولی مقاومت و ایستادگی رزمندگان اسلام در مقابل آتش شدید دشمن با وجود کمبود مهمات و بسته شدن چند راه تدارکاتی و کمک رسانی بی نظیر بود. تنها جاده ارتباطی در این عملیات که محور کانال پرورش ماهی بود بی وقفه زیر آتش سنگین دشمن قرار داشت. اجرای این عملیات به مدت 70 روز به طول انجامید. اما آنچه در این عملیات حایز اهمیت بود شکستن دیوار نفوذی دشمن با تصرف قویترین دژ دشمن یعنی شلمچه بود. این عملیات باعث تثبیت و ترمیم خطوط پدافندی نیروهای ایرانی شد.
اجرای عملیات کربلای 5 نه تنها باعث دستیابی نظام جمهوری اسلامی ایران به اهداف تعیین شده بود بلکه باعث دستیابی به 5 هدف عمده از جمله: تکمیل و ترمیم خط پدافندی خودی‌ در نهر جاسم، توسعه‌ و تثبیت‌ نهایی‌ سر پل‌ منطقه‌ غرب‌ نهر جاسم‌ و پیشروی‌ عمده‌ به‌ سوی‌ كانال‌ زوجی‌، تصرف‌ مجدد سر پل‌ غرب‌ كانال‌ ماهی‌ و گرفتن‌ جناح‌ اساسی‌ از دشمن، حضور موثر و تهدید منطقه‌ استراتژیك‌ شرق‌ كانال‌ زوجی و انهدام‌ بخشی‌ وسیع‌ از امكانات‌ و نفرات‌ دشمن شد.
در عملیات کربلای 5، قرارگاه خاتم الانبیا (ص) به عنوان قرارگاه مرکزی و قرارگاه های کربلا، نجف و قدس نیز تحت فرماندهی قرارگاه مرکزی هدایت سایر نیروها را برعهده داشتند.
قرارگاه کربلا: لشکر 25 کربلا، لشکر 41 ثارالله (ع)، لشکر 31 عاشورا، تیپ مستقل 33 المهدی (عج)، تیپ مستقل 18 الغدیر، تیپ مستقل 48 فتح.
قرارگاه نجف: لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع)، لشکر 5 نصر، لشکر 105 قدس، لشکر 155 ویژه شهدا، لشکر 21 امام رضا (ع)، تیپ مستقل 57 حضرت ابوالفضل (ع)، تیپ مستقل 12 قائم (عج).
قرارگاه قدس: لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، لشکر 7 ولی عصر (عج)، لشکر 8 نجف اشرف، لشکر 14 امام حسین (ع)، لشکر 32 انصارالحسین (ع)، تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم (ع).
هم چنین، گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار، تیپ 20 زرهی رمضان و تیپ توپخانه 15 خرداد تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) بودند. در مجموع، 24 گردان توپخانه، آماده آتش وجود داشت.
در جریان عملیات نیز قرارگاه عملیاتی نوح و تیپ های مستقل 110 خاتم الانبیاء(ص) و 22 بدر به نیروهای عمل کننده ملحق شدند.
مهم ترین دستاورد عملیات کربلای 5 عبارتند از:
آزادسازی 150 کیلومتر مربع و پیشروی تا 12 کیلومتری بصره، آزاد سازی پاسگاه های بوبیان، شلمچه، کوت سواری و خین، آزاد سازی 14 کیلومتر از جاده آسفالته شلمچه – بصره، آزاد سازی جزایر بوارین، فیاض و ام الطویل، آزاد سازی 11 قرارگاه تیپ ارتش عراق، آزاد سازی روستاهای خرنوبیه، سعیدیه، حنین، سلیمانیه، هسجان، جاسم، عبور از کانال ماهی گیری، نهر دوعیجی و جاسم، استقرار در 10 کیلومتری بصره، تصرف دریاچه بوبیان و بخشی از کانال ماهی.
همچنین انهدام بیش از 80 فروند هواپیما، 700 دستگاه تانک و نفربر، 250 قبضه توپ صحرایی و ضد هوایی، صدها قبضه انواع ادوات نیمه سنگین، 1500 دستگاه خودرو، 400 دستگاه انواع ادوات مهندسی و رزمی، تعداد زیادی سلاح سبک و مهمات، انهدام 67 تیپ زرهی، مکانیزه، نیروی مخصوص و پیاده، 55 تیپ رزمی، مکانیزه، نیروی مخصوص و پیاده، 180 عراده توپ و 90 قبضه پدافند هوایی.
 

 

 

عملیات کربلای 6
عملیات کربلای 6، از نوع عملیات های گسترده در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که در روز بیست و سوم دی ماه 1365 به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در منطقه سومار، به منظور آزادسازی ارتفاعات مهم شمال شرقی نفت شهر با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» طراحی و اجرا شد.
نفت شهر از توابع بخش سومار است که در غرب استان کرمانشاه ایران و در منطقه ایی به فاصله 72 کیلومتری جنوب شهرستان قصر شیرین واقع شده است.این شهر در مهرماه 1359 توسط رژیم اشغالگر بعثی اشغال شد. مقامات ایرانی تصمیم گرفتند با طراحی و اجرای عملیاتی اقدام به آزادسازی ارتفاعات مهم شمال شرقی نفت شهر نمایند. این منطقه از نظر موقعیت جغرافیایی و داشتن ارتفاعات مرزی دارای موقعیت نظامی مستحکمی می باشد. از آنجا که عملیات کربلای 6 درست چهار روز بعد از عملیات کربلای 5 آغاز شده بود، اجرای عملیات در منطقه نفت شهر می توانست منجر به کاهش فشار دشمن در جنوب و درگیر نمودن نیروهای دشمن در غرب کشور شود.
رزمندگان اسلام عملیات کربلای 6 را در روز 23 دی ماه 1365، یعنی چهار روز پس از شروع عملیات کربلای 5، با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» آغاز کردند. آنان موفق شدند پل های ارتباطی منطقه رودخانه کنکاگوش را تصرف نمایند. دشمن نیز در مقابل برای جلوگیری از پیشروی رزمندگان دست به بمباران شیمیایی در منطقه عملیاتی منجمله بیمارستان صحرایی سومار زد. هرچند در این عملیات اهداف تعیین شده تامین نگردید، اما 40 کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد شد و پشتیبانی از عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه با موفقیت انجام شد.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات کربلای 6 شامل 36 گردان پیاده و زرهی و 2 گردان توپخانه می شد.
مهم ترین دستاوردها در این عملیات عبارت بودند از: آزادسازی 40 کیلومتر از خاک ایران، انهدام گردان های 1 و 2 دشمن از تیپ 108، انهدام گردان 1 از تیپ 606، انهدام یک گردان از تیپ 80 پیاده، انهدام یک گردان از تیپ 45، انهدام یک واحد کماندویی، انهدام 13 فروند هواپیما، انهدام 3 فروند بالگرد، انهدام 20 دستگاه تانک و نفربر، انهدام چندین انبار مهمات، انهدام تعداد زیادی خودرو و به غنیمت درآمدن ده ها دستگاه تانک و نفربر، تعداد زیادی انواع سلاح سبک و مهمات.
 

 

 

عملیات کربلای 8
عملیات کربلای 8، به منظور پاسخ به شرارت های دشمن در خلیج فارس، تهدید شهر بصره عراق و تامین کانال زوجی و توسعه منطقه توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و در روز هیجدهم فروردین ماه 1366 به مدت 5 روز در منطقه شرق بصره عراق با رمز «یا صاحب الزمان (عج) اجرا شد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصمیم داشت با اجرای چند عملیات محدود، به تجاوز عراق در حمله به تاسیسات و منابع اقتصادی کشور و بر هم زدن امنیت خلیج فارس پاسخی دندان شکن داده و اقدام به انهدام ماشین جنگی دشمن و تحکیم مواضع به دست آمده در عملیات کربلای 5 با تصرف تدریجی در خطوط متصرفه نماید. بنابراین برای دستیابی به چنین اهدافی اقدام به طراحی عملیات کربلای 8 در دو محور؛ آبگرفتگی شمال بوبیان و حدفاصل کانال ماه تا جاده شلمچه غرب کانال ماهی کرد و مسئولیت اجرای این عملیات نیز به عهده دو قرارگاه قدس و کربلا گذاشته شد.
قرارگاه قدس فرماندهی و هدایت محور اول یعنی آبگرفتگی شمال بوبیان را برعهده داشت و قرارگاه کربلا مسئولیت فرماندهی و هدایت را در محور دوم یعنی حدفاصل کانال ماهی تا جاده شلمچه را به عهده گرفت.
پس از بررسی تمام جوانب و مناطق عملیاتی، بالاخره مرحله اول عملیات کربلای 8 در هر دو محور عملیاتی، بامداد روز هیجدهم فروردین ماه 1366 ساعت 2:15 به ترتیب از چپ به راست به صورت همزمان آغاز شد. اهداف عملیات در این مرحله در روز اول به صورت ناقص به دست آمد.
در مرحله دوم عملیات رزمندگان اسلام اقدام به تصرف اهداف و ایجاد خاکریز دوجداره در سمت راست سیل بند نمودند. اما اجرای پاتک از سوی دشمن از سمت چپ و آتش شدید توپخانه و بالگردها باعث افزایش فشار بر نیروهای ایرانی شد. در مقابل، کم بودن نفرات خودی و نرسیدن مهمات کافی باعث عقب نشینی نیروهای ایرانی شد. به این ترتیب در این مرحله هم اهداف تعیین شده در جناح چپ عملیات تامین نشد. اما موقعیت در جناح راست به مراتب بهتر بود و با وجود پاتک های دشمن و استفاده از آتش هماهنگ تانک و تیربار و خمپاره انداز از سوی دشمن سرانجام نیروهای لشکر 33 توانستند تا حدودی به اهداف تعیین شده دست یابند.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات کربلای شامل: لشکر 33 المهدی (عج)، لشکر 25 کربلا، لشکر 19 فجر، لشکر 10 سیدالشهدا (ع) و لشکر 31 عاشورا، گردان حضرت علی اکبر (ع)، دو گروهان فتح و نصر می شد.
مهم ترین دستاوردهای عملیات کربلای 8 عبارت بودند از: انهدام یگان های تیپ 65 و 68 نیروهای مخصوص، انهدام تیپ های 106، 416، 29، 117 و 73 از لشکر 5 مکانیزه تیپ 27 مکانیزه، انهدام تیپ های 104، 45، 421 و 2 کماندویی ستاد کل، انهدام تیپ های 2 و 5 از گارد ریاست جمهوری، انهدام تیپ 6 زرهی، انهدام گردانهای 1، 3 و 4 از تیپ 417، انهدام تیپ 42 گردان کماندویی از لشکر محمد القاسم، انهدام یک گردان تانک، انهدام تیپ 26 زرهی، انهدام 60 دستگاه تانک و نفر و ده ها دستگاه خودرو. همچنین ده ها دستگاه تانک و نفربر و تعداد زیادی انواع خدورو به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
عملیات کربلای 8 در تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از جمله عملیات هایی بود که رژیم بعثی عراق، به دلیل ناتوانی و ناکامی در مقابل ایستادگی و مقاومت رزمندگان اسلام، از انواع تسلیحات شیمایی استفاده کرد. در این عملیات دشمن نه تنها ناجوانمردانه و غیرانسانی به شکل گسترده علیه نیروهای ایرانی، سلاح های شیمیایی به کار برد بلکه اقدام به استفاده از سلاح های شیمیایی در مناطق غیر نظامی و علیه افراد غیر نظامی نمود.
 

 

عملیات کربلای 9
عملیات کربلای 9، به منظور آزادسازی ارتفاعات منطقه عملیاتی قصر شیرین در روز بیستم فروردین ماه 1366 طراحی و با رمز «یا مهدی (عج) ادرکنی» اجرا شد.
در حالی که درگیری نیروهای سپاه پاسدران انقلاب اسلامی ایران در منطقه شلمچه منجر به پیروزی های متعدد شد. ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز اقدام به گشودن جبهه جدیدی در غرب علیه دشمن نمود. بنابراین همزمان با ادامه عملیات کربلای 8 توسط سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی ایران، روز بیستم فروردین ماه 1366، در منطقه شمال شرقی قصر شیرین و ارتفاعات قراویز عملیاتی با نام عملیات کربلا 9 آغاز کرد.
دو روز قبل از شروع عملیات کربلای 9، به دستور ستاد هوانیروز، گروه هوانیروز پایگاه رزمی کرمانشاه ضمن ادامه پشتیبانی پدافندی از قرارگاه غرب در منطقه ایلام و سومار به منظور پشتیبانی هوایی از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی با بکارگیری 12 فروند از انواع بالگردها، در پادگان ابوذر سرپل ذهاب مستقر شد و خلبان ها و افسران رابط در محل قرارگاه با چگونگی و وضعیت نیروهای ایرانی و دشمن آشنا شدند.
بالاخره پس از آموزش ها و بررسی ها لازم عملیات، ساعت یک بامداد 20 فروردین ماه 1366 با رمز «یا مهدی (عج) ادرکنی» آغاز شد و رزمندگان اسلام موفق شدند با عبور از از تله های انفجاری و میدان های مین دشمن و حمله سریع به نیروهای عراقی در تنگه باباهادی، در عرض 3 ساعت تنگه مهم باباهادی، واقع در منطقه پیشگاه را آزاد سازند.
نیروهای ایرانی در همان شب نخست عملیات موفق به تصرف اهداف از پیش تعیین شده، گردیدند. در مقابل، دشمن طی 3 روز متوالی اقدام به چندین پاتک سنگین کرد که این پاتک ها با حمایت هواپیماهای جنگی صورت می گرفت. افزایش فشار دشمن بر نیروهای ایرانی باعث حضور تیم های آتش هوانیروز شد. با حضور این تیم ها و اجرای آتش سنگین بر مواضع دشمن، خسارات و صدمات سنگینی به نیروهای دشمن وارد آمد که همین حملات موجب عقب نشینی دشمن گردید و به این ترتیب ارتفاعات 542 و 400 و پاسگاه مرزی باباهادی در منطقه پیشگاه که به مدت 7 سال در تصرف ارتش بعثی عراق بود آزاد شد.
مهم ترین دستاورد عملیات کربلای 9 آزادسازی ارتفاعات 542 و پاسگاه مرزی باباهادی پس از هفت سال، انهدام گردان های 1، 3 و 4 از تیپ کماندویی سپاه دوم، گردان 4 نیروی مخصوص از تیپ 3 بود. همچنین در این عملیات تعداد زیادی خمپاره انداز، تیربار، جنگ افزار انفرادی و مقدار زیادی مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
 

 

 

عملیات کربلای 10
عملیات کربلای 10 اولین عملیات گسترده در غرب کشور بعد از انتقال میدان اصلی جنگ از جنوب به شمال در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که در روز 25 فروردین 1366 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شمال سلیمانیه- ماووت با رمز «یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی» طراحی و اجرا شد. هدف از اجرای این عملیات پیشروی در شمال سلیمانیه و تهدید این شهر، پیش روی به سمت سلیمانیه از شمال شرق و اتصال جبهه خودی به منطقه تحت نفوذ اتحادیه میهنی بود.
عملیات کربلای 10 در منطقه ایی طرح ریزی شده بود که به خاطر وجود عواملی نظیر: عوارض حساس، ارتفاعات نسبتاً بلند و صعب‌العبور، فاقد جاده بود و تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر می‌رسید. منطقة عمومی عملیات كربلای 10 در محور بانه - سردشت، از شمال به رودخانه مرزی گلاس، از جنوب به رودخانه آوسیویل، از شرق به سوركوه و از غرب به ارتفاعات گرده‌رش و سپس ارتفاعات عمومی آسوس منتهی می‌شد. البته همین عوازض حساس و ارتفاعات صعب العبور مهم ترین ویژگی و مناسب ترین موقعیت را برای طراحی و اجرای عملیات علیه دشمن را به وجود آورده بود. به طوری که وجود بلندترین كوه منطقه یعنی «گارو» امکان اشراف به كلیه عارضه‌ها و مناطق اطراف را می داد. همچنین وجود درختان مرتفع در دامنه‌ی ارتفاعات، وضعیت برای اختفاء نیروهای پیاده و حتی تحرك و جابجایی آنها در روز را به طور کامل میسر می ساخت.
بنابراین طراحان عملیات تصمیم گرفتند با در نظر گرفتن ویژگی های مورد اشاره و با توجه به کمبود استحکامات و موانع در زمین، وسعت عرضی زمین، آرایش دفاعی دشمن كه در جهت عكس محور اصلی حمله قرار داشت و حضور ضعیف دشمن با توجه به گستردگی زمین این مکان را برای اجرای عملیات مناسب بدانند و چهار محور از جمله: ماووت، بسن، تپه های چنکاوی، گوجار و قمیش را برای انجام آن پیش بینی نمایند.
سرانجام عملیات کربلای 10 به صورت عملیات نامنظم در محورهای تعیین شده توسط چهار قرارگاه نجف، حمزه، بدر و رمضان آغاز شد. عملیات ابتدا ساعت 30 بامداد در محور بسن، سپس ساعت 1:30 بامداد در محور قرارگاه نجف و با اندکی تفاوت در محورهای دیگر شروع شد. ساعت 2 بامداد نیروها در تمام محورها به جز محور چنکاوی که به علت بسته شدن گردنه سیر بر اثر بارش برف سنگین یگان های عمل کننده نتوانسته بودند کار خود را انجام دهند، به مواضع دشمن حمله کردند. در اولین اقدام عملیاتی قرارگاه رمضان توانست بر روی ارتفاعات گوجار و الاغلو مستقر شده و موضعی را که دشمن در آن حضور جدی نداشت، تصرف نماید.
هرچند نیروهای عراقی با اجرای پاتك و پشتیبانی موفق شدند بعد از ظهر روز اول، ارتفاع گلان را بازپس گیرند، اما با ایستادگی رزمندگان پس از ساعتی مجبور به عقب نشینی شدند. اما دشمن در محورهای گلان، ژ ژاژیله، چنكاوی و بسن همچنان دست به مقاومت می زد و از آنجا که هر یک از این محورها می توانست در آینده رویکردهای خاصی داشته باشد از حساسیت ویژه ایی برخوردار بود. به عنوان مثال؛ محور چنكاوی و ژاژیله نشان دهندة فلش الحاق با قرارگاه رمضان بود و ژاژیله و گلان مقدمه تصرف شهر ماووت به شمار می‌رفتند. محور بسن نیز حركت به سمت چوارتا را نشان می‌داد.
در ادامه عملیات به تدریج در محور بسن، ژاژیله، چنكاوی و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تكمیلی صورت گرفت و از آنجا که وجود جاده برای توسعه عملیات و ورود یگان‌های مرحله دوم و پشتیبانی از نیروهای در خط، ضروری به نظر می رسید، رزمندگان اسلام دست به احداث جاده در این مناطق عملیاتی زدند.
برای اجرای مرحله دوم عملیات، دو اقدام اساسی مدنظر قرار گرفت، اول: تكمیل ارتفاع گلان و پیشروی روی ارتفاع قشن. دوم: برقراری الحاق كامل با قرارگاه رمضان. برای این منظور، یگان‌های مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند ضمن تكمیل ارتفاع گلان، بر روی ارتفاع قشن نیز پیشروی كنند، اما به دلیل كمبود نیرو و ضعف پشتیبانی، ادامه عملیات میسر نشد و پس از 10 روز، عملیات با تصرف اهداف مرحله اول به پایان رسید.
مهم ترین ویژگی عملیات کربلای 10، اجرای هم زمان دو تک منظم و نامنظم بود که فرماندهی عملیات منظم را قرارگاه نجف در جبهه ماووت و فرماندهی عملیات نامنظم را قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق در شمال سلیمانیه به عهده داشت. هرچند الحاق بین دو قرارگاه صورت نگرفت و هدف های عملیات ناقص ماند ولی دستاوردهایی را به دنبال داشت که عبارت بودند از: آزادسازی‌50 روستای‌ منطقه، آزاد سازی ارتفاعات‌ سرلگو، بردهوش، قشن، اسبیدار، کلان و چند ارتفاع‌ دیگر، تحت کنترل درآمدن ‌20 کیلومتر از جاده‌ ماووت‌- سلیمانیه‌ توسط‌ رزمندگان‌ ایرانی‌، انهدام حدود یک‌ فروند چرخبال، انهدام ده‌ها دستگاه‌ تانک‌ و نفربر، انهدام چندین‌ قبضه‌ خمپاره‌انداز، انهدام مقداری‌ سلاح‌ سبک‌ و نیمه‌ سنگین‌. همچنین در این عملیات ‌ 13 گردان‌ و تیپ‌ مستقل‌ دشمن‌ آسیب‌ دیدند و 8 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر، چندین‌ دستگاه‌ خودرو و مقداری‌ سلاح‌ و مهمات به غنیمت‌ رزمندگان‌ اسلام‌ درآمد.
 

 

 

عملیات نصر 4
عملیات نصر 4 با هدف تصرف شهر نظامی ماووت عراق و تکمیل اهداف عملیات کربلای 10 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران طراحی و در روز 31 خردادماه 1366 در منطقه عمومی ماووت عراق با رمز «یا امام جعفر صادق (ع)» به مدت 14 روز اجرا شد.
پس از آزادسازی برخی‌ ارتفاعات‌ از جمله‌: ژاژیله، اسپیدار، گلان و چند ارتفاع‌ مهم‌ دیگر در منطقه‌ عمومی‌ ماووت، ارتش بعثی تلاش‌های‌ زیادی برای باز پس‌ گیری‌ مناطق‌ فتح‌ شده‌ انجام داد که همین باعث‌ شکل گیری و طراحی عملیات‌ نصر۴ با هدف تكمیل‌ پیروزی‌های‌ عملیات‌ كربلای‌ ۱۰ و با‌ امید تصرف‌ ارتفاع‌ بلند گرده‌رش واقع‌ در غرب‌ رودخانه‌ چولان و در نهایت فتح‌ شهر ماووت‌ شد.
شهر ماووت در میان ارتفاعات بلند با یال‌های به هم پیوسته، صخره‌ای و صعب العبور واقع شده است كه تصرف آن با دشواری بسیار همراه است. ارتفاعات این منطقه از شمال به مرز سردشت و رودخانه زاب و از جنوب به شهرك ماووت و جاده آسفالته منتهی می‌شود. تسلط و اشراف ارتفاعات بر قسمت‌هایی از منطقه ماووت و پادگان و مواضع توپخانه در این منطقه، بر اهمیت و ارزش نظامی این ارتفاعات می‌افزاید. ارتفاعات این منطقه شامل گامو، هزاركانیان، بالوكاوه، قشن، گلان، ژاژیله و بالوسه در شرق رودخانه چولان و ارتفاعات گرده‌رش، ویولان، قشن، دولبشك، الاغلو و گوجار در غرب آن می‌باشد. جاده‌های موجود در منطقه، راه‌های وصولی به ماووت را برای ایران از سمت سردشت و بانه و برای دشمن از چوارتا و سلیمانیه تسهیل می‌كند.
قوای ایرانی یک روز قبل از شروع عملیات، به‌ سمت‌ هدفهای‌ تعیین‌ شده‌ در یال‌ غربی‌ گلان‌ بزرگ‌، ارتفاع‌ ژاژیله‌ و چند ارتفاع‌ دیگر حرکت کردند. سپس بامداد روز بعد یعنی 31 خردادماه 1366 و در ساعت 2، گردان ها به‌ طور هماهنگ‌ با رمز «یا امام‌ جعفر صادق(ع)» عملیات‌ نصر۴ را در سه محور آغاز کردند.
با شروع عملیات رزمندگان اسلام در محور 1، با سرعت بالایی موفق به تصرف قلل 1 و 2 قشن شدند و برای تکمیل ماموریت خود به سمت یال این ارتفاع حرکت نمودند.
در محور دوم عملیات، نیروهای ایرانی از یال غربی ارتفاع ژاژیله و یال غربی ارتفاع قشن وارد عمل شدند و توانستند تا ساعت 2:45 ضمن شکستن خط دشمن، بر روی ارتفاع گلان استقرار یافته و سپس پایگاه های دشمن در جنوب ارتفاع ژاژیله را تصرف نمایند.
در محور سوم، رزمندگان با آتش سنگین دشمن روبرو شدند ولی موفق شدند با یورش به سمت دشمن علاوه بر عقب راندن آنان، بر قله 1596 بالوکاوه تسلط یابند. همچنین در سمت دیگر این محور، نیروهای ایرانی ضمن پیشروی در یال برده هوش، تپه دوقلوی بالوکاوه را به تصرف خود درآوردند.
با روشن شدن هوا، بخش زیادی از هدف های تعیین شده تامین گردید. ولی ارتش عراق با استقرار در غرب شهر ماووت نه تنها از الحاق نیروهای محور یک و دو جلوگیری کرد بلکه مانع سقوط این شهر شد.
در شب دوم عملیات، رزمندگان اسلام در یال قشن پس از درگیری نزدیک و تن به تن موفق به تصرف کامل آن شدند و در دشت بالوسه نیز توانستند بدون درگیری یک کیلومتر پیشروی داشته باشند.
در مقابل دشمن در روزهای بعد برای جبران شکست خود اقدام به اجرای چندین پاتک کرد که تمامی آن ها با ناکامی روبرو شد. سرانجام پس از 15 روز عملیات مقاومت و ایستادگی قوای ایرانی و رفع نواقص مورهای قشن و تپه های دوقلو، عملیات نصر 4 با تصرف شهر ماووت و ارتفاعات منطقه به پایان رسید.
استعداد نیروهای ایرانی در عملیات نصر 4 عبارت بودند از: لشكر 14 امام حسین(ع) با دو گردان، لشكر 25 كربلا با 4 گردان، لشكر 105 قدس با 3 گردان، لشكر 57 حضرت ابوالفضل(ع) با 3 گردان، لشكر 41 ثارالله با 4 گردان،
لشكر 33 المهدی با 5 گردان، لشكر 155 ویژه شهدا، لشكر 32 انصارالحسین(ع)، تیپ مستقل 11 امیرالمومنین(ع) با 2 گردان، تیپ مستقل 35 امام حسن(ع)، تیپ مستقل 59 مسلم ابن عقیل، تیپ مستقل 38 زرهی ذوالفقار با 2 گردان از قرارگاه نجف اشرف،
گردان کمیل، گردان میثم، گردان حمزه، گردان امام حسین (ع)، گردان ادوات، گردان توپخانه، گردان ابوالفضل (ع)،گردان پدافند، گردان زرهی.
همچنین توپخانه ایرانی که در این عملیات شرکت داشتند شامل: گردان 20 فجر، گردان 21 قدر، گردان 22 ساجدین، گردان 23 نصر، گردان 24 فتح، چهار آتشبار از لشكر 14، دو آتشبار از لشكر 155، یك آتشبار از لشكر 5، یك آتشبار از لشكر 41، یك آتشبار از لشكر 32، دو آتشبار از تیپ 59 می شدند.
از مهم ترین دستاورد عملیات نصر 4 می توان به موارد زیر اشاره کرد:
آزادسازی شهر ماووت، ارتفاعات ژاژیله، تپه دوقولی بالوکاوه وشاخ قشن ارتفاعات 1492،1403،1439،1520 ، 1540 و 1530 که در مجموع حدود 50 کیلومتر مربع می شد، تصرف شهر ماووت، 17 روستا، سه پاسگاه، پادگان ماووت و نیز ارتفاع 1494 قشن، یال گلان، ژاژیله كوچك و بزرگ، یال بالوكاوه، تپه دوقلو، تپه 1595 از یال میراوه و ارتفاع بالوسه که در مجموع حدود 70 کیلومتر از خاک عراق بود.
انهدام تیپ 443 پیاده عراق، انهدام گردان 3 تیپ 2 كماندویی سپاه ششم، انهدام تیپ 603 پیاده، انهدام تیپ 94 پیاده، انهدام تیپ 65 نیروی مخصوص، انهدام تیپ 66 نیروی مخصوص، انهدام تیپ 68 نیروی مخصوص، انهدام تیپ 3 نیروی مخصوص گارد جمهوری، انهدام تیپ 16 نیروی مخصوص گارد جمهوری، انهدام تیپ 99 مكانیزه، انهدام گردان تانك احفا’ الكرار، انهدام گردان‌های 79 و 22 توپخانه. انهدام دهها قبضه انواع آتشبار، تعداد زیادی خودروی نظامی، دهها دستگاه تانک ونفربر، تعداد زیادی مهمات وسلاح سبک و سنگین.
 

 

 

عملیات نصر 7
عملیات نصر 7 به منظور جلوگیری از نفوذ گروهک های ضد انقلابی در غرب کشور ایران و تصرف ارتفاع مهم دوپازا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و در روز چهاردهم مرداد 1366 در منطقه عمومی استان سلیمانیه کردستان عراق با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» اجرا شد.
ارتفاعات دوپازا یکی از بلندترین ارتفاعات منطقه سردشت است که در 13 کیلومتری جنوب سردشت و در نوار مرزی قرار گرفته است. این این ارتفاعات از شمال به دو ارتفاع اسپیدان وبفلت، از جنوب به ارتفاعات لك لك، شهید زین الدین، فرفری وكله قندی، از شرق به كوه های رستم آلیان و كانی رش و از غرب به دشت و شهرقلعه دیزه عراق منتهی می شود. این منطقه عملیاتی در قلمرو سپاه یکم ارتش عراق قرار داشت و همین باعث شده بود که هم استقرار نیروهای ایرانی در منطقه با مشکلات زیادی مواجه شود و هم تردد عناصر ضد انقلابی از این منطقه به آسانی صورت پذیرد. بنابراین فرماندهان سپاه پاسداران تصمیم به خارج کردن منطقه عمومی سردشت از دید و تیر دشمن، ایجاد خط مناسب پدافندی در نوار مرزی، زیر دید و پیر قراردادن شهر قلعه دیزه عراق و انسداد معبر عناصر ضد انقلابی در محور سردشت گرفتند.
بدین ترتیب عملیات نصر 7، بامداد روز سیزدهم مردادماه 1366 و در ساعت 2:30در سه محور : شمال تپه شاه مراد، قله اصلی دوپازا به سمت جنوب و سمت راست قله دوپازا تا یال بلفت خودی در شمال دوپازا با رمز « با فاطمه الزهرا (س)» آغاز شد. در همان ساعات اولیه درگیری در محورهای 1 و 2 نیروهای دشمن مجبور به عقب نشینی شدند و نیروهای ایرانی با موفقیت در سراسر خط پیشروی کردند. در محور 3 و با تاخیری یک ساعته بالاخره نیروهای ایرانی موفق شدند در ساعت 3:40 ارتفاعات سمت راست دوپازا را تصرف کرده و باعث الحاق محورهای 2 و 3 شوند.
حدود ساعت 6 چهارمین ارتفاع در منتهی الیه شمال دوپازا به تصرف نیروهای ایرانی حاضر در محور 3 در آمد و نیروهای محور 1 نیز موفق به تامین اهداف تعیین شده و استقرار در یال دوپازا گردیدند.
نیروهای محور 2 نیز در ساعت 8 صبح، ضمن درگیری شدید با دشمن، ارتفاع پشت قله اصلی را به تصرف در آوردند. در همین ساعت نیروهای محور 3 ، توانستند اهداف باقی مانده در جناح راست دوپازا و روی یال بلفت خودی را تأمین كنند. به این ترتیب، مرحله اول عملیات با موفقیت به پایان رسید و یگان ها پس از استقرار در ارتفاعات تصرف شده مواضع خود در این مواضع را تحکیم نمودند.
هرچند نیروهای عراقی از ساعت 10 صبح آتش سنگین توپخانه های خود را علیه قوای ایرانی بکار بردند و با حمایت تانك ها و هلی كوپترهای خود پاتك كردند اما در نهایت و در ساعت 11 ضمن تحمل تلفات مجبور به عقب نشینی شدند.
ساعت 18 نیروهای پیاده با اجرای آتش از دو محور جاده و یال بلفت به سمت دشمن حمله کردند. نیروهای عراقی كه تا این زمان زیر آتش پرحجم قوای ایرانی متحمل تلفات زیادی شده بودند، پس از مقاومت اندكی تسلیم شدند و قله اول بلفت سقوط می كند. ساعتی بعد، پس از اجرای آتش سنگین روی قله اصلی بلفت، نیروهای پیاده پیشروی كردند و ضمن درگیری با دشمن به تدریج منطقه را آزاد نمودند.
پس از ساعت ها درگیری، رزمندگان اسلام موفق شدند تا صبح روز بعد آخرین قله بلفت را تصرف و پاكسازی كنند.

در مقابل نیروهای عراقی طی ده شبانه روز با پاتك های سنگی خود سعی در بازپس گیری مناطق متصرفه داشتند، اما تنها موفق شدند در نهمین پاتك، كه در نزدیك های صبح روز 23/5/66 انجام شد، قله اصلی بلفت را تصرف كرده و تا نیمه این ارتفاع پیش روند.

با اقدام به موقع و سریع فرماندهی عملیات جهت تمركز آتش روی قله اصلی، دشمن در ساعت 40: 7 با تحمل تلفاتی از این قله عقب نشست. در ساعت 10: 10 مجدداً دشمن با سازماندهی و تقویت سریع نیروهای خودی و با حمایت آتش توپخانه و پشتیبانی چندین هلی كوپتر به قله اصلی بلفت حمله کرد و برای دومین بار در این روز قله مذكور را تصرف كرد. از ساعت 11 الی 30: 11 آتش متمركز خود را روی این قله ریخت و سپس نیروهای پیاده جهت بازپس گیری مجدد قله وارد عمل شدند و در نتیجه، بار دیگر قله اصلی بلفت از تصرف دشمن خارج شد.
به این ترتیب، مرحله دوم عملیات نیز با موفقیت به پایان می رسد.
عملیات نصر 7 با فرماندهی و هدایت قرارگاه قدس، سپاه پاسداران اجرا شد و لشکر 27 محمد رسول الله (ص) به استعداد 5 گردان، لشکر 31 عاشورا به استعداد 3 گردان، تیپ مستقل 18 الغدیر به استعداد 2 گردان، تیپ مستقل 29 نبی اکرم (ص) به استعداد 3 گردان و هفت گردان توپخانه از سپاه و دو گردان توپخانه از ارتش تحت فرماندهی قرارگاه مرکزی اجرای عملیات را به عهده داشتند.
مهم ترین دستاوردهای عملیات نصر 7، تصرف سلسله ارتفاعات دوپازا، قطع دید وتیررسی دشمن از منطقه عقبه خودی و در دید و تیررس قرار گرفتن عقبه دشمن، دستیابی به میدانی وسیع جهت ادامه عملیات، انهدام 9 انبار مهمات، انهدام 10 تانك و چند عراده توپ، انهدام 14 خودرو، وارد آوردن 50 تا 60 درصد خسارت به تیپ 81 پیاده با 4 گردان، گردان 2 از تیپ 18، - تیپ 97 با 4 گردان، تیپ 29 پیاده، گردان كماندویی از لشكر24 دشمن بود .

 

 

 

عملیات نصر 8
عملیات نصر 8، از جمله عملیات های نیمه گسترده در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که به منظور تصرف ارتفاع گرده رش و فراهم ساختن زمینه برای اجرای عملیات بزرگ و گسترده توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و در روز بیست و نهم آبان ماه 1366 با رمز «یا محمد با عبدالله (ص)» در منطقه ماووت از استان سلیمانیه اجرا شد.
ارتفاعات بلند گرده رش، گوجار، قمیش، دولبشك، الاغلو، ویولان، گرده شیلان و نیزدشت هرمدان و تپه های جنگاوی در شمال سلیمانیه واقع شده است. از بین این ارتفاعات، ارتفاع گرده رش از جهت ورودی غرب رودخانه قلعه چولان حایز اهمیت بود و تنها راه ورود به این منطقه اجرای عملیات و تصرف این ارتفاع بود. رودخانه قلعه چولان، این منطقه را به دو بخش شرق و غرب تقسیم می‌كند كه در آن، ارتفاعات گامو، آمدین، ژاژیله، اسپیدار، دوقلو، قشن، و گلان واقع شده‌اند. كوهستانی بودن، محدودیت عقبه، نبود جاده به خصوص ارتفاع گرده رش و سرمای شدید از ویژگی ها و مشکلات این منطقه عملیاتی بود.
پس از تصرف رودخانه قلعه چولان تا سورکوه در منطقه شرق جبهه در دو عملیات کربلای 10 و نصر 4 و گسترش اجرای عملیات در سمت غرب ضروری بود به منظور کوتاه شدن فاصله مواضع نیروهای منظم ایرانی مستقر در آن سوی مرز و نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و کردهای معارض عراقی مستقر در عمق خاک عراق شرایطی جهت عبور از رودخانه قلعه چولان فراهم شود. بنابراین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدام به طراحی عملیات والفجر 8 به منظور فراهم کردن شرایط عبور از این رودخانه را با هدف تصرف ارتفاع گرده رش در دستور کار خود قرار داد.
قبل از شروع عملیات، یگان های عمل کننده پس از 5 تا 8 ساعت راه پیمایی خود را به محل های تعیین شده در زیر مواضع دشمن رساندند و با اعلام رمز «یا محمدبن عبدالله (ص) ادرکنی» ساعت 1:16 بامداد روز 29 آبان ماه 1366 به طور همزمان عملیات والفجر 8 را آغاز کردند. یك ساعت، پس از شروع عملیات، رزمندگان اسلام موفق به تصرف قله‌های 1426، 1418، 1391 ، قرارگاه تاكتیكی و مقر گردان تیپ 39 دشمن شدند. اما مقر گردان 2 تیپ 39 در ادامه یال شمال گرده‌رش پاك‌سازی نشد.با آغاز عملیات، مهندسی قرارگاه نجف نیز اقدام به احداث جاده از پاسگاه پلیس به سمت رودخانه قلعه‌چولان و احداث پل لوله‌ای روی این رودخانه كرد. نیروهای عراقی برای جلوگیری از پیشروی رزمندگان، ساعت 5 صبح، لشكر 57 ابوالفضل (ع) را مورد حمله قرار دادند و فشار بر این لشکر باعث عقب نشینی آنان تا 300 متر شد، اما با ورود نیروهای پشتیبانی لشکر ویژه شهدا و لشکر 7 ولی عصر (عج) قوای ایرانی وارد مرحله ایی جدید شدند. ماموریت ادامه تصرف یال گرده رش به عهده لشکر ویژه شهدا گذاشته شد، از این رو، برای كمك و تقویت این یگان به توپخانه و ادوات دستور داده شد در آن محور اجرای آتش كنند. بدین ترتیب، ساعت 5 صبح به لشكر ویژه شهداء و لشكر 7 ولی‌عصر (عج) دستور داده شد كه در پی ادامه ماموریت لشكر 57 و تقویت خط دفاعی لشكر 21 امام رضا (ع) وارد عمل گردند. در مقابل دشمن بار دیگر در اوایل صبح دست به پاتک زد که البته این بار سركوب شد. پس از این سرکوب، تا ظهر روز اول، تحرك خاصی از دشمن مشاهده نشد اما بعد از ظهر چند فروند هواپیمای دشمن با قصد بمباران مواضع رزمندگان اسلام، به اشتباه مواضع قوای خود را بمباران كردند.
در شب دوم عملیات، لشكر ویژه شهداء روی ادامه یال گرده‌رش، با یك گردان از لشكر 57 عبور كرده و آن را تصرف كرد. روز سوم عملیات از دو محور به مواضع نیروهای ایرانی در میان قله‌های 2 و 3 و همچنین به قله 2 حمله كردند، اما رزمندگان اسلام آنها را وادار به عقب نشینی نمودند.
در جریان ادامه عملیات نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق اقدام به اجرای عملیات خود در ارتفاع ویولان در سوم آذر 1366 کرد که با این اقدام آنان، دشمن متوجه حضور آنان در این محور شد و پس از دو روز درگیری نیروهای اتحادیه را مجبور به عقب نشینی کرد.
با این وجود عملیات نصر 8 پس از یک هفته با موفقیت کامل پایان یافت و رزمندگان اسلام به اهداف تعیین شده خود دست یافتند. هدایت و فرماندهی نیروهای ایرانی در این عملیات به عهده قرارگاه نجف اشرف بود و گردان های عمل کننده شامل گردان کیمل، گردان میثم، گردان حمزه، گردان امام حسین (ع)، گردان ابوالفضل (ع) و گردان امیرالمومنین (ع) می شد. همچنین قرارگاه نجف اشرف هدایت لشکر 11 امیرالمومنین (ع)، لشکر 21 امام رضا (ع)، لشکر 57 اباالفضل (ع)، لشکر 155 ویژه شهدا، لشکر 7 ولی عصر (عج)، لشکر 52 قدس، تیپ مستقل 12 قائم (عج)، تیپ مستقل 35 امام حسین (ع)، تیپ مستقل مسلم بن عقیل بود.
مهم ترین دستاوردهای عملیات نصر 8 شامل: آزادسازی شهر ماووت، آزادسازی ارتفاعات 1426، 1428 و 1391، آزادسازی چند پاسگاه مرزی عراق مستقر در ارتفاعات گرده رش، آزادسازی روستاهای گمالان زور، گمالان خوارد، بر گر بالا ، بر گر پایین، انهدام چندین دستگاه تانک ونفربر، انهدام انواع ماشین آلات مهندسی و راهسازی، انهدام چندین قبضه آتشبار، انهدام توپخانه، انهدام چندین انبار مهمات، انهدام ده ها دستگاه خودرو نظامی دشمن، انهدام انهدام تیپ 29 از لشگر 44 دشمن، انهدام تیپهای 603 ، 83 ، 77 پیاده دشمن، انهدام یک گردان کماندویی از سپاه یکم دشمن، انهدام سه گردان توپخانه دشمن، انهدام یک گروهان تانک دشمن، انهدام گردان کماندویی لشگر 44 دشمن شد. همچنین تعدادی از تانک، دهها دستگاه خودرو، تعداد زیادی انوای خمپاره انداز، یک دستگاه رادار رازیت و مقدار زیادی انواع سلاح سبک به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
 

 

 

عملیات بیت المقدس 2
عملیات بیت المقدس 2 از جمله عملیات های تک گسترده در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که به منظور آزادسازی مناطق تصرفی توسط دشمن و تسلط بر بلندی های منطقه با فتح ارتفاعات یولان، دشت هرمدان و روستاهای منطقه توسط سپاه پاسداران طراحی شد و در روز بیست و پنجم دی ماه 1366 در منطقه عمومی ماووت عراق با رمز یا زهرا (س) اجرا گردید.
منطقه عمومی دشت هرمدان و ارتفاعات ویولان، گوجار، قمیش، دولبشک، الاغلو و ارتفاع آمدین در شمال سلیمانیه واقع شده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای نزدیک شدن به شهر سلیمانیه و سد دوکان در منطقه قلعه دیزه اقدام به طراحی عملیات بیت المقدس 2 نمود که رسیدن به اهداف، نیاز به اجرای عملیاتی چند مرحله ایی بود. مقرر شد در مرحله اول، ارتفاعات ویولان، دشت هرمدان، یال‌های ابتدای ارتفاع گوجار و یال‌های مقابل این ارتفاع که بر ارتفاع و تنگه الاغلو تسلط داشت، و نیز ارتفاعات الاغلو، قمیش و دولبشک به همراه تنگه دولبشک - الاغلو تصرف شود. سپس در مراحل دوم و سوم، نیروها پس از پیشروی به سمت ارتفاعات موکبه و قیوان عملیات را به سمت دوکان ادامه دهند. البته، مراحل دوم و سوم عملیات، در صورتی انجام می‌شد که وضعیت دشمن و زمان بندی دست‌یابی به اهداف مرحله اول، طبق برنامه‌ تعیین شده پیش‌ می‌رفت و خللی در آن ایجاد نمی‌شد.
به دلیل وسعت و وضعیت خاص منطقه، تصمیم بر این شد تا عملیات در دو محور جداگانه و به همراه دو قرارگاه نجف و قرارگاه قدس انجام گردد. بدین ترتیب قرارگاه نجف در محور قمیش و قرارگاه قدس در محور آمدین وارد عمل شدند.
عملیات بیت المقدس 2، با وجود مشکلاتی نظیر: همزمانی عملیات با فصل سرما و یخبندان در ارتفاعات صعب العبور پس از شناسایی منطقه، باز نگهداشتن جاده در مقابل ریزش برف، نصب پل بر روی رودخانه قلعه چولان در محور قمیش و استقرار نیروها در منطقه، بالاخره بامداد روز 25 دی ماه 1366، ساعت 1:15 با رمز «یا زهرا (س)» آغاز شد.
در مرحله اول عملیات بیت المقدس 2، رزمندگان اسلام موفق شدند با انهدام تیپ های 83 و 603 پیاده، گردان یکم تیپ 412، یک گردان تانک، گردان یکم تیپ 81، گردان کماندویی لشکر 39 و گردان 53 توپخانه عراق را تسخیر و نیروهای آنان را وادار به عقب نشینی کنند. در این مرحله، قوای ایرانی پس از حمله به نیروهای عراقی در دشت جنوب ماووت توانستند خطوط دفاعی آن ها را شکسته و تا سه کیلومتری خاک عراق پیشروی نمایند. با روشن شدن هوا، رزمندگان پس از دفع هرنوع تحرکی از سمت دشمن، به تثبیت موقعیت خود پرداختند.
مرحله دوم عملیات دو روز بعد از شروع عملیات یعنی در روز بیست و هفتم دیماه 1366 در شرایط سخت جوی و یخبندان شروع شد. در این مرحله قوای ایرانی پس از حمله به تیپ 1 کماندویی از سپاه یکم، تیپ 3 نیروی مخصوص گارد ریاست جمهوری و گردان کماندویی از لشکر 41 عراق، موفق به آزادسازی دره مهم قمیش همراه با ارتفاعات 1100، 1155، 1286 و 1787 گردیدند.
در مرحله سوم عملیات بیت المقدس 2، رزمندگان اسلام پس از گذشت از رودخانه بزرگ و عریض ذاب الصغیر و دیگر موانع، به دشمن حمله کردند و طی نبردی بی امان موفق به آزادسازی قله 1775 از ارتفاعات ویسی، یال ارتباطی و قله ارتباطی ویولان به ویسی شدند. همچنین قلعه دیزه عراق، روستاهای گناو، عسیاوی و کنگاوی و جاده اصلی پاسگاه گناو به قلعه دیزه در تیررس قوای ایرانی قرار گرفت.
عملیات بیت المقدس 2 با هدایت و فرماندهی دو قرارگاه نجف و قدس اجرا شد. در این عملیات قرارگاه قدس در محور آمدین با استعداد 47 گردان و با یگان هایی که شامل: لشکر 10 سیدالشهدا (ع) با 15 گردان، لشکر 27 رول (ص) با هشت گردان، لشکر 31 عاشورا با هشت گردان، لشکر 32 انصارالحسین (ع) با هفت گردان، لشکر 52 قدس با پنج گردان، لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع) با چهار گردان و تیپ زرهی 20رمضان با دوگروهان تانک خشایار می شد کار شناسایی و آماده سازی منطقه را آغاز کرد. در مقابل قرارگاه نجف در محور قمیش ، با استعداد 57 گردان و با ترکیبی از یگان های لشکر‌5 نصر با 12 گردان، لشکر 21 امام‌رضا (ع) با 10 گردان، لشکر 55 شهدا با شش گردان و تیپ‌12قائم (عج) با پنج گردان، تیپ 18 الغدیر با پنج گردان، تیپ 35 امام حسن(ع) با هشت گردان، تیپ 48 فتح با پنج گردان مسئولیت شناسایی و آماده‌سازی منطقه را به عهده داشت.

بنابراین عملیات بیت المقدس 2 با استعداد دو قرارگاه و با حضور 15 یگان به 104گردان رسید که با توجه به محورهای عملیات، مأموریت هر یک از قرارگاه‌ها و یگان‌ها تعیین شد.
عملیات بیت المقدس در حالی به پایان رسید که حدود 70 درصد اهداف تعیین شده، تامین گردید. از مهم ترین دستاوردهای این عملیات می توان به: آزادسازی دره مهم قمیش همراه با ارتفاعات 1100، 1155، 1286، 1837 و 1787، آزادسازی قلة 1775 از ارتفاعات ویسی، یال ارتباطی و قله ارتباطی ویولان به ویسی آزاد، در تیررس قرار گرفتن شهر قلعه‌دیزة عراق به همراه روستاهای گناو، عسیاوی، کنگاوی و جادة اصلی پاسگاه گناو به قلعه‌دیزه، تصرف چند روستا و ارتفاع مهم کرکوک، آزادسازی بیش از 40 ارتفاع از جمله ارتفاعات اورال، گلاله، هرمدان، بین دورا، شیخ محمّد و یولان، انهدام تیپ 83 و 603 پیاده، انهدام تیپ 81، انهدام تیپ 1 کماندویی از سپاه اول، انهدام تیپ 3 نیروی مخصوص گارد ریاست جمهوری، انهدام گردان های کماندویی لشکر 41 و گردان کماندویی لشکر 39، انهدام گردان 53 توپخانه، انهدام یک گردان تانک و انهدام گردان 1 از تیپ 412 اشاره کرد. همچنین در این عملیات، 15 دستگاه تانک و نفربر، 76 قبضه خمپاره انداز و ضد هوایی، 75 دستگاه خودرو، تعداد زیادی انواع دستگاه های مخابراتی، مقداری زیادی انواع سلاح سبک و مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.

 

 

عملیات بیت المقدس 3
عملیات بیت المقدس 3 به منظور آزادسازی ارتفاعات شمال سلیمانیه عراق، گسترش وضعیت خطوط خودی در شمال شرقی سلیمانیه عراق و تصرف دو ارتفاع الاغلو و گوجار، توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و در روز بیست و سوم اسفندماه 1366 در ارتفاعات شمال سلیمانیه کردستان عراق با رمز «یا موسی بن جعفر (ع)» اجرا شد.
فرماندهان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از بررسی و تحلیل عملیات بیت المقدس 2 تصمیم گرفتند قبل از شروع فصل بهار و فصل گرما عملیاتی با عنوان عملیات بیت المقدس 3 را طرح ریزی کنند که براساس آن تکلیف دو ارتفاع مهم و بلند الاغلو و گوجار را روشن کنند. زیرا با شروع فصل گرما نیروهای دشمن حضور دوچندانی پیدا می کردند و اجرای عملیات را سخت می نمودند. بنابراین با وجود مشکلاتی نظیر: بلندی‌های‌ صعب‌العبور محور شمالی‌ جنگ، اوضاع جوی نامناسب‌، سرد و یخبندان‌ و نیز بارش برف و مه غلیظ، نیروهای عمل کننده در تمامی محورها حاضر شدند و پس از اعلام حضور، بامداد روز 23 اسفندماه 1366 ساعت 1:00 عملیات با رمز «یا موسی بن جعفر (ع) شروع شد.
نیروی زمینی سپاه پاسداران با هدایت و فرماندهی قرارگاه نجف از محور شمال به سمت جنوب وارد عمل شده و در همان ساعات اولیه عملیات موفق به تصرف ارتفاعات گوجار و هلگان گردیدند. همچنین قوای ایرانی در مرحله اول عملیات نه تنها موفق به آزادسازی روستاهای گواراده شدند، بلکه توانستند پس از عبور از رودخانه‌های کاناگوری، کان‌خان، گواراده، کانی‌داوود و ملکان، در 20 کیلومتری شهر سلیمانیه استقرار یابند.
با روشن شدن هوا، یگان های مستقر بر روی گوجار برای انتقال مجروحان به بیمارستان و پشتیبانی مهمات و تدارکات از هوانیروز درخواست هلی کوپتر نمودند، اما به دلیل محدودیت در تعداد هلی کوپتر و فقدان تور برای اسلینک مهمات و تدارکات با عدم دریافت درخواست ها مواجه گردیدند. اما نیروها باز از مقاومت و پیشروی باز نایستادند.
مرحله دوم عملیات بیت المقدس 3، به ترتیب در ساعت 21:00 و یک بامداد شب دوم و سوم عملیات با پاتک و آتش دشمن آغاز شد. ولی با وجود مشکلاتی که نیروهای عراقی برای رزمندگان اسلام به وجود آورده بودند، قوای ایرانی موفق پس از هجوم گسترده علیه نیروهای دشمن و طی نبردی بی‌امان، ارتفاعات 1460، 1490، 1526، 1680، 1787 را آزاد و پل ارتباطی ارتفاعات اولاغلو و سلسله جبال گوجار را تحت کنترل خود درمی‌آورند.
بالاخره عملیات بیت المقدس 3، علی‌رغم‌ پاتکهای‌ پیاپی‌ و بمباران شیمیایی هواپیماهای دشمن و نیز وجود مشکلاتی نظیر: ارسال‌ کمک‌ و مهمات‌ و تخلیه‌ مجروحین‌ و شهدا در مواضع‌ ایرانی، بی‌نتیجه‌ ماندو بدین ترتیب پس از سه‌ شبانه‌ روز درگیری‌ و نبرد سخت‌ با اوضاع نامناسب جوی و مشکلاتی‌ ناشی‌ از پشتیبانی‌ هوانیروز و نیروهای‌ دشمن، اهداف‌ مورد نظر محفوظ‌ ماند.
استعداد نیروهای ایرانی در این عملیات شامل: لشکر 5 نصر، لشکر 31 عاشورا، تیپ 35 امام حسن (ع)، تیپ 12 قائم (عج) و هوانیروز کرمان با یک هلی کوپتر 206، چهار هلی کوپتر 214، یک هلی کوپتر کبرا و یک هلی کوپتر 206 از سپاه بود.
از مهم ترین دستاورد عملیات‌ بیت‌المقدس‌3 می توان به: آزادسازی منطقه ایی به وسعت 40 کیلومتر مربع‌ از خاک‌ عراق‌، آزادسازی سلسله ارتفاعات گوجار، آزادسازی ارتفاعات 2080 ملکان، آزادسازی ارتفاعات سه گانه هلگان، آزاد سازی روستاهای گواراده و سومر، آزادسازی قطع یال ارتباطی گوجار به اولاغلو، انهدام یک‌ فروند هواپیمای دشمن، انهدام تیپ‌604 پیاده‌ از سپاه‌ یکم‌ دشمن‌ و شماری‌ سلاح‌ سنگین‌ و نیمه‌ سنگین‌ اشاره کرد. همچنین تعداد زیادی سلاح سبک و سنگین به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.

 

 

عملیات بیت المقدس 4
عملیات بیت المقدس 4، به منظور تکمیل و تامین جناح چپ منطقه عملیاتی والفجر 10 و با هدف فتح ارتفاعات مشرف به سد دربندیخان عراق توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و در روز ششم فروردین ماه 1367 در منطقه عمومی دربندیخان عراق با رمز «یا اباعبدالله (ع)» اجرا شد.
منطقه عمومی عملیات، منطقه‌ای کوهستانی است که از شمال به دریاچه دربندیخان و شاخ تمورژیان، از جنوب به دشت مرتکه و ارتفاعات شاخ خشیک و بمو، از شرق به رودخانه زیمکان و کوه بیزل، از غرب به سد دربندیخان و ارتفاعات قاشتی منتهی می‌ شود و مهمترین ارتفاعات و عوارض این منطقه عبارتند از: شاخ سورمر، شاخ شمیران، برددکان، دریاچه دربندیخان و دشت تولبی. ارتفاعات مذکور بر اکثر جاده‌های ارتباطی و عقبه خودی و دشمن در منطقه تسلط دارند.
عملیات بیت المقدس 4، پس از رخنه نیروهای غواص و انتقال نیروهای تک‌ور به ساحل دشمن، در ساعت 1 بامداد 5/1/67 با رمز "یا اباعبدالله‌(ع)" آغاز شد. اما پیشروی عملیات به دلیل پیچیدگی زمین و وجود کمین‌های متعدد در شیارها و ارتفاعات، به کندی صورت می گرفت، اما حدود ساعت 4 صبح، با شدت گرفتن درگیری، سرعت پیشروی یگانها نیز افزایش یافت و قوای ایرانی موفق شدند ارتفاعات شاخ شمیران و نیز پاکسازی دشت تولبی را تصرف کنند و با روشن شدن هوا نیز هواپیماهای ایرانی وارد عمل شوند و محل تجمع و جاده مواصلاتی دشمن را بمباران نمایند. حدود ساعت 10 صبح، نیروهای تک‌ور ضمن جنگ تن به تن با نیروهای عراقی در شاخ شمیران، اقدام به پاکسازی این ارتفاعات کردند.
در مقابل، نیروهای دشمن حوالی ظهر، از چندین محور به سمت شاخ شمیران پاتک زدند، اما این پاتک ها هم ناکام ماند و حدود ساعت 14 اعلام شد که شاخ سورمر به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. به این ترتیب در مرحله اول عملیات، فرماندهی قرارگاه فتخ به اهداف خود که برهم زدن سازمان دشمن و پدافند در ارتفاعات مقابل شاخ شمیران بود، رسید و با وجود خستگی مفرط یگان‌ها، ادامه عملیات در شب دوم در دستور کار قرار گرفت. اما ساعت 00:30 بامداد روز ششم فروردین 1367 نیروهای دشمن، عقبه نیروهای ایرانی در ارتفاعات تمورژنان را گلوله‌باران شیمیایی کردند و از سه محور به سمت شاخ شمیران با اجرای آتش سنگین و دقیق روی جاده چم سراژین، پاتک نموده و آن را کاملاً مسدود کردند. بنابراین ادامه عملیات در شب دوم میسر نشد و فرماندهی عملیات نیز با در نظر گرفتن کمبود نیرو و اوضاع ناشی از بمباران‌های شیمیایی دشمن، فرمان پدافند مناسب و قوی از شاخ شمیران را صادر کرد.
عملیات بیت المقدس 4، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی شد و اجرای آن به قرارگاه فتح واگذار گردید. استعداد نیروهای ایرانی در این عملیات شامل: لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با 6 گردان پیاده، لشکر 57 ابوالفضل (ع) با 5 گردان پیاده، لشکر 10 سیدالشهدا (ع) با 9 گردان پیاده، تیپ مستقل 18 الغدیر با 3 گردان پیاده می شد.
مهم ترین دستاوردهای عملیات بیت المقدس 4 عبارت بودند از: تصرف کامل ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر، تصرف قسمتی از دشت تولبی و ارتفاعات برددکان، انهدام بیش از 15 تانک و نفربر و انهدام 50 خودرو.
همچنین 11 تانک، 54 خمپاره، یک دستگاه مهندسی، 5 قبضه سلاح پدافند هوایی، 14 تیربار، یک دستگاه خودرو حامل تفنگ 106 و دو قبضه آرپی‌جی – یازده نیروهای عراقی به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.

 

بالا